loading...
اندیشه های دینی
سامان امیری بازدید : 122 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

یکسال است که عقد هستیم  و همدیگر را خیلی دوست داریم . از چندی پیش رمالی به شوهرم گفته : ستاره بخت شما بهم نمیخورد و عاقبت از هم جدا میشوید . شوهرم میگوید الان از هم جدا بشوییم بهتر است که با دو تا بچه از هم جدا بشوییم .

  • این مقوله رمالی را قبلا گفتیم افرادی در غالب رمال و فالگیر می آیند و امنیت روحی و روانی افراد را میگیرند . آدم خودش را جای این بنده خدا بگذارد که یک فردی به او این جوری بگوید ، چطور امنیت روانی این بند ه خدا بهم می ریزد . امنیت روحی و روانی فقط با چاقو کشی و عربده کشی و ایجاد مشکلات اقتصادی ایجاد نمیشود .این هم یک راهش است . اما فالگیر امنیت روحی و روانی افراد را میگیرد و چقدر هم این قضیه رمالی سایه ، نه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا سایه افکنده ، در ایتالیا کشورهایی که ادعای عقل گرایی و روشن فکری ومدرنیته دارند طوری درگیر خرافات و رمالی هستند که سالانه پنج میلیارد یورو درآمد فالگیران و رمالهای آنان  است . در کشورهای عربی پانصد هزار نفر با عنوان فالگیر و رمال مشغول بکار هستند .این خیلی است و زنان عرب سالانه پنج میلیارد دلار صرف این مقوله میکنند . شما باید بدانید این پیش بینی که فالگیر میکند واقعیت ندارد و خرافات است این فالگیر یکسری اطلاعات را از شما می گیرد و کلیاتی را به شما تحویل میدهد واین شما هستید که کلیات رابر زندگیتان تطبیق میدهید این نکته ظریفی دارد . همه ما مشکلاتی در زندگی داریم او یک پیش بینی کرده و اثر تلقینی دارند . شما به این ها بی توجهی بفرمایید . این ها واقعی نیستند و خرافات است و باید با آن مقابله کرد . از دیدگاه روان شناسی ، افرادی که دنبال این افراد می روند ضعف اعتماد به نفس دارند  . به خانم هایی که دنبال این افراد می روند جسارت نمی کنم ولی ثابت شده کسانی که دنبال این مقوله ها میروند خودشان  را قبول ندارند و یک روایت از علی(ع)  داریم : اذا قضت نفس الانسان انقطع الی رأی . وقتی نفس انسان خودش را باور میکند و قوی بشود به اندیشه و تعقل تکیه میکند . اذا  ضعفت نفس الانسان انقطع الی البخت . وقتی نفس انسان ضعیف شود به بخت تکیه میکند . معمولا خانم ها این کارها را میکنند . حیف است دین ما ، دین عقل و تعقل است . با این چیزها مخالف است . آقای مطهری می فرماید : شما متون دینی را ببینید که عقل و تعقل چه جایگاهی در دین ما دارد ، که در هیچ دینی ندارد و حتی در مسیحیت عقل حق ندارد وارد قلمروی ایمان بشود ولی در دین ما اجازه داده اند که عقل وارد قلمروی ایمان بشود . باید فرهنگ سازی کرده و دنبال این جور افراد نرویم و باعث اختلالات روانی نشوییم . فال چینی ، فال  قهوه و حتی فال حافظ درست نیست . بله بزرگان تفعل میزنند از باب اینکه شعری بخوانند ، لذتی ببرند ، اشکالی ندارد ولی اینکه فال حافظ مسیر زندگی ما را عوض کند و ما از فال حافظ استفاده کنیم و از همسرمان جدا شویم ، خیر . هیچ عقل سلیمی این اجازه را نمیدهد.

  • من عقد  کرده ام . رمالی به من گفته ستاره بخت شما بهم نمیخورد و آخر شما از هم جدا میشوید . آیا این درست است ؟
  • مطلقا این خرافات است و درباره خرافات صحبت کرده ایم . خلاف عقل و دین است . ما مسلمانیم و دین ما می گوید : عقلت ، پیغمبر درون تو است . نباید دنبال خرافات برویم . حالا ایشان ازدواج کرده و پیش رمال رفته ، این فکر خطرناک است . فکر ما روی رفتار ما اثر میگذارد . اگر شما به حرف آقای رمال معتقد بشوید ، کم کم روی رفتار شما اثر میگذارد و روی همسرتان و ناخودآگاه ، به سمت جدایی کشیده میشوید و پیش بینی رمال به واقعیت می پیوندد . فیلسوف امریکایی میگوید : فکر می تواند احساس را تغییر دهد . شما اگر این فکر را داشته باشید ، احساستان نسبت به آقا عوض میشود . متاسفانه این فال بینی و رمالی ، روز به روز در کشورما بیشتر میشود . البته در غرب هم غوغا کرده . در غرب یک آماری خواندم که درآمد رمالان و فالگیران ، پنج میلیارد یورو در سال است . چقدرفراگیر است . بیایید این فکرها را دور بریزیم . حیف است این فکر ها اثر گزار شود . از حضرت علی (ع) روایت داریم:  وقتی اندیشه ضعیف شود ، انسان به سمت بخت میرود . یکسری مشکلات در زندگی برای فرد ایجاد شده و یک جو ر فرافکنی می کند و میخواهد گردن بخت و طالع بیندازد . این بی تدبیری شما ، زندگی شما را قفل کرده ، نه اینکه مادر شوهر ، شما را سحر و جادو کرده است . اینها فرافکنی است . ما خودمان  مشکل داریم و گردن بخت و سحر می اندازیم .
  •  

    • درست است که میگویند مردی که موهایش از دو تا گل شروع میشود ، دو تا زن میگیرد . از وقتی این را شنیده ام ، از ازدواجم پشیمان شده ام . زیرا فهمیدم همسرم از این دسته مردها است ؟
    • بعضی آقایان در سرشان دو پیچش دارند و شروع موهایشان از دو منطقه است و این خرافات است که دو تا زن میگیرند . من آقایانی را می شناسم که دو گل هستند و یک زن دارند و یکبار ازدواج کرده اند. شما اگر به این خرافه معتقد بشوید ، روی زندگیتان اثر میگذارد . چطور اثر میگذارد ؟ از این به بعد،  شما به شوهرتان شک میکنید . اگر کمی دیر بیاید یا یک تلفن مشکوک و یا گوشی موبایل را بردارد و بیرون صحبت کند ، می گویید بله این دو گل است و دنبال زن دیگری است . خوب این روی مرد شما اثر میگذارد و کم کم تردید می کنید و اعتماد از مردتان سلب میشود و نهایت هم این است که ، ایشان برود و یک زن بگیرد . آقایانی که به دنبال زن دوم میروند ، بخاطر مشکلاتی است که با همسرشان دارند . اگر از همسرشان راضی باشند ، چرا بروند زن دوم بگیرند ؟ این فکر شما را میکشاند به همان چیزی که از آن می ترسید .
    • 526 – اینکه دختری شوهر آینده اش را در خواب ببیند و خواستگاران را رد کند و منتظر او بماند درست است ؟
      مقوله خواب مقوله پیچیده ای است . ما نمی توانیم خیلی محکم این را نهی کنیم . زیرا ما رویاهای صادقه هم داریم . یعنی خوایهایی که به واقعیت می رسد . مثل خواب حضرت ابراهیم که خواب دید بیاد اسماعیل را ذبح کند و این یک رویای صادقه است و خواب حضرت یوسف و خواب فرمانروای مصر . این خواب ها اختصاص به اولیاءالله ندارد . ما غالبا خواب هایمان صادقانه نیست . ما معمولا خواب هایمان به وضعیت جسمی و روحی بر میگردد. گاهی تشنگی و گرسنگی و یا سیری زیادی و افکار ما است به اینها  توجه نکنید . حالا خانم می گوید من مطمئن هستم که رویای من صادقه است . اگر شما این آقا را می شناسید ، ببینید که این آقا شرایط شما را دارد و همتای شما است یا نه و اگر طرف را نشناسید که کار خیلی سخت تر میشود . اگر همتای شما نیستند ، عقل حکم می کند که صبر نکنید . خانمی را داشتم که می گفت : چهارسال است که منتظر هستم تا این آقا به خواستگاری بیاید و همه خواستگارانم را رد کرده ام . این خیلی غیر عقلانی است . اگر شما خواستگار خوب دارید ، جواب بدهید و منتظر او نمانید . در ضمن زندگی مان دچار اختلال می شود . زندگی تان را بر اساس خواب بنا نکنید .   
    •  قبلا خواستگاری داشته ام که مادرشان یک آدم معنوی را خواب دیده اند و ایشان گفته اند : این ازدواج به صلاح شما نیست . آیا این خواب درست است ؟
      خواب حجیت شرعی ندارد . رویاهای صادقه برای امامان حجت شرعی دارند ولی برای عموم مردم  حجیت شرعی ندارند .
    •    شنیده ام کسانی که متولد خرداد ماه هستند ازدواج مجدد می کنند . شوهر من هم متولد خرداد است . آیا این درست است یا خرافات است ؟
      این خرافات است و حرف قشنگی نیست . خیلی از خردادی هایی که برنامه ما را      می بینند لب خند می زنند و می ببینند خودشان یک زن دارند . با این افکار خرافی مقابله کنید . رفتارهای ما ، پیامد اندیشه ی ماست . وقتی شما این جوری فکر می کنید و چنین دغدغه ای دارید ، ممکن است کم کم اهل تجسس بشوید و این روی رفتار شما اثر می گذارد . شکاک می شوید و زندگی شما تباه می شود . این فکر را بیرون بریزید . من خودم متولد خرداد هستم و به نمایندگی همه ی خردادی ها می گویم : من یک همسر دائم دارم و البته همسر موقت هم ندارم . چون انگیزه ای نیست . چون همسرم را دوست دارم و به ایشان علاقه ای دارم و بن بستی وجود ندارد . آن بن بست هایی که ما گفتیم اگر از آن خارج نشوند ، مشکلات زیاد و مفسده های زیادی به دنبال خواهد داشت . خیلی لازم نیست کسانی که بن بست ندارند ، دنبال این راه حل نباشند .
    سامان امیری بازدید : 93 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    گاهی در فرایند خواستگاری و بله برون خانواده پسر به مراسم و آداب و رسوم خانواده دختر بی توجهی می کنند و این باعث اختلاف در دوران عقد میشود و سوال من این است که این مسئله ، چقدر باید برای دختر و خانواده اش اهمیت داشته باشد ؟

  • زنده کردن خاطرات تلخ گذشته ، گاهی آداب و رسوم خانواده دختر یا پسر ، آداب و رسوم عقلانی نیست و شرع هم نمی پسندد و گاهی یک آدابی هم هست که حالت صعودی دارد و مثال قارچ رویش دارد و این اصلا  خارج از شرع است . دین  نمی پسندد . اسراف است . گناه است . غیرعقلانی است . اگر این آداب و رسوم این جوری بوده اند می شود به این خانواده پسر حق داد.  گمان نمی کنم هیچ آدم فهیمی اجازه بدهد به این آدابها ، توجه شود و باید این آدابها روز به روز در جامعه کمتر شود . حالا یک رسوم متعارفی است که همه یک آداب دارند و اگر چنین چیزی بوده و خانواده پسر بی توجهی کرده اند ، اشتباه کرده اند . ای کاش این کار را نمی کردند . آداب و رسوم هرکس برایشان محترم است . همین آقا پسر که به آداب و رسوم دختر بی توجهی می کنند ، وقتی بحث آداب و رسوم خودشان می رسد به شدت رویش تعصب دارد و یک ذره هم کوتاه نمی آید . شما که دوست دارید خانواده دختر به آداب شما توجه کنند ،  شما هم رعایت کنید . حالا اگر یک چنین چیزی بوده و عقد شده اند ، من عرضم به این دختر  خانم و خانواده اش این است که واقعا اهمیت ندهند . این خاطرات تلخ گذشته است که ما نباید اجازه بدهیم  ذهنمان و دلمان را چرکین  کند و روی برخورد خانم با آقا اثر گزار است و باعث بی اعتنایی به خانواده همسر میشود و این خود یک آفت است . آقای ویلیام جیمز گفته : زنده کردن خاطرات تلخ گذشته به روح و روان جسم ما لطمه می زند . چالش داشته باشید . مقابله کنید . اینجا شیطان وارد میشود و شما را وسوسه میکند . با راه کارهای خودش مقابله کنید . اینجا رد پای جدی شیطان دیده میشود . در آیات قرآن داریم : انما یریدالشیطان ان یوغ بینکم الاعداوة و البغضاء . این است و جز این نیست بدون تردید شیطان اراده میکند که بین شما  کینه ودشمنی ایجاد کند . مقابله کنید و گذشت نمایید . به همین جهت می گویم اگر می خواهید با فرهنگی دیگر ازدواج کنید دو کار بکنبد . اول آداب آنها رابشناسید دوم ببینید قدرت انطباق دارید یا خیر . بی اعتنایی به آداب دیگران کار خوبی نیست . ولی این فرع است و دیگر گذشته و کاری هم که گذشته ، گذشته . روایت داریم آن چیزی که گذشته گذشته است و آن که نیامده برخیز فرصت بین دو عدم را فرصت بشمار.  بهم دیگر محبت کنید تا زندگی پر از صفا و صمیمیت داشته باشید .
  •  
  •  استخاره در ازدواج چه جایگاهی دارد و زمان آن چه وقت است و آیا استخاره واجب است ؟
    استخاره طلب خیر ، ازخدای تبارک و تعالی است . این برای  زمانی است که انسان در مسئله ای مردد است و تردید دارد . اول  استشاره است و بعد استخاره است . من مراجعان تلفنی و حضوری زیادی دارم که میخواهند ، تردید را با استخاره حل کنند . مثلا خواستگار زنگ زده که میخواهند خدمت برسند . میگویند : ما باید استخاره کنیم . مادر عزیز ، شما هیچ چیزی در مورد آنها        نمی دانید. استخاره برای زمان تردید است . شما اول در باره کفویت سوال کنید . بعد بگذارید بیایند و تحقیق کنید و فکر کنید و اگر به سر دو راهی رسیدید ، استخاره کنید . خوب شما با این استخاره اولیه ، باعث میشوید دختر خانم شما ، کلی فرصت ها را از دست بدهد . حالا استخاره میکنند . خوب می آید و خیالشان راحت می شوند و چشم بسته قبول میکنند . در اینجا هم قصور می کنند . استخاره لازم نیست . اگرهم خواستید ، وقتی برای سر دو راهی ماندید ، استخاره کنید . حالا استخاره میکنند بد می آید . میگویند خوب پس بد است و این برای آرامش خود آدم است . استخاره باید در جایگاه خودش باشد و گرنه استخاره باطل است . استخاره می کنند که دلشان آرام بگیرند و خوب بیاید و یکدفعه بد می آید . من کلی مورد دارم که می گویند : مورد خوب بوده و به توافق رسیده ایم . حالا استخاره کرده ایم و بد آمده . چه کارکنیم ؟ و نمیتوانند از خیر آقا پسر هم بگذرند . خوب نباید استخاره میکردید . و اینجا استخاره جایگاهی نداشته است . البته عمل به استخاره واجب نیست . چون استخاره از ادله شرعی نیست ولی بهتر است عمل کنیم و اگر خواستیم به استخاره عمل نکنیم ،  صدقه بدهیم و استغفار کنیم . به خدا توکل کنیم تا اگر ضرری باشد از بین برود و با اشک و آه و ناله و راز و نیاز ارتباط برقرار کنید و چهله بگیرید و بعد به استخاره عمل نکنید .
  •  آیا برای ازدواج ، قبل از هرکاری می توان استخاره کرد ؟
    خیر این کار درست نیست . شما هنوز درباره طرف نه فکر کرده اید و نه مطالعه و نه تحقیق کرده اید ، چطور می خواهید استخار کنید. این استخار بی مورد و بی جایی است. استخاره برای جایی است که انسان همه راه ها را رفته و بعد از تحقیق و گفتگو با طرف و بعداز چند جلسه به سردرگمی رسیده و بر سر دوراهی است . یعنی پنجاه ، پنجاه است.استخاره یعنی از خدا طلب خیر کنید .ائمه روی این مسئله تاکید داشتند . تفعل به قرآن بد است ولی استخاره خوب است یعنی شما دعا کنید و خدا خودش راه را به شما نشان می دهد . و اگر به جایی نرسیدید با قرآن استخاره کنید . اگر شما بدون دیدن خواستگار ، اول استخاره کنیدو بد بیاید ، خواستگار را رد می کنید و حالا اگر خوب بیاید  می گویید : الحمدلله و بدون تحقیق آن را قبول می کنید و می گویید : این ازدواج خوب است . بعد مشکلاتی پیش می آید و بعد سوال می کنند که ما استخاره کردیم خوب آمد استخاره به جا نبوده است  حالا جایی خانم و آقا گفتگو کرده اند و به جایی رسیده اند و می گویند استخاره کنیم . استخاره      می کنند و بد می آید و دختر و پسر بهم دل داده اند و نمی توانند از هم جدا بشوند و بعد دست به دامن ما می شوند که حالا چه کار کنیم؟  خوب چرا استخاره کردید ؟ استخاره برای سردرگمی است . استخاره از ادله شرعی نیست و عمل به آن الزامی نیست یعنی واجب نیست به آن عمل کنیم . یعنی اگر به استخاره عمل نکردیم ، گناهی مرتکب نشده ایم . حالا اگر بد آمد و نخواستید به آن عمل کنید ، شما صدقه بدهید و دعا کنید و بعضی علما هم چهل روز دعا را پیشنهاد می کنند . من برای ازدواج خودم و فرزندانم این کار را نکردم چون خدا به ما عقل داده و اگر در بن بست بودیم استخاره      می کنیم . من در آینده هم این کار را نخواهم کرد .  
       
    پسر بیست و سه ساله ای هستم که تمام مراحلی را که شما گفتید انجام دادیم و بعداز بله برون گفتند : که ما استخاره کردیم و بد آمده است . آیا این کار درست است ؟
    این کار که عقلایی نیت مگر اینکه استخاره را بهانه کرده اند . مثلا در بله برون حرفی و یا مشکلی پیش آمده است . شاید بعد از همه اینها گفته اند یک استخاره هم بکنیم و بد آمده و الان دلسرد شده اند . من عرض می کنم این کار را نکنید . شما این همه وقت صرف کرده اید . این همه رفت و آمد و اینکه این جوانها بهم دل داده اند و آزمایش   رفته اند . این استخاره ها باطل است .
  • سامان امیری بازدید : 176 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
    • من برای ازدواج خودم استخاره کردم و بد آمد . با این وجود ازدواج کردم . الان بعد از دوسال می ترسم ، نتیجه استخاره به واقعیت بپیوندد . حالا که می خواهم وارد زندگی مشترک بشوم می تر سم . نمیدانم چه کنم ؟
    • استخاره از ادله شرعی ما نیست . به این معنا که ، عمل به استخاره الزامی نیست . خیلی از استخاره ها باطل و اشتباه است . به فرص که استخاره شما درست بوده ، اولی ز ادله شرعی نیست . یعنی اگر شما به استخاره عمل نکنید ، خلاف شر ع نکرده اید . حالا که خلاف شرع نکرده اید ، چرا نگران هستید ؟ دعا کنید و صدقه بدهید . هیچ مشکلی برایتان پیش نمی آید . توکل به خدا ، آدم را قوی میکند . ما از حضرت علی روایت داریم : یک ویژگی هست که اگر مردم داشته باشند ، بسیار قوی میشوند . سوال شد چه ویژگی ؟ گفتند : توکل به خدای بزرگ و عظیم . اگر شما به این فکر کنید که نکته نتیجه ااستخاره پیش بیاید ، اینکه شما فکر میکنید ، روی رفتار شما اثر میگذارد و این رفتار شما ، زندگی شما را خراب میکند . این خیلی مهم است . چرا ؟ چون رفتار ما ، بازتاب فکر و اندیشه ما است . ما وفتی فکر میکنیم همان جور عمل میکنیم . با این مقابله کنید و توجه داشته باشید که زندگی خودتان را خراب نکنید و از تلقین غافل نشوید . شما به خودتان تلقین می کنید . امروزه تلقین ، یک دانش است . کلینیک هایی در فرانسه هست ، که با توجه به دانش تلقین ، مشکلات مردم را حل میکنند . شما عمل غیر اخلاقی انجام نداده اید . با امید و عشق محکم به زندگیتان بچسبید . ما هم دعا میکنیم تا شما خوشبخت بشوید .
    •  
    •  استخاره در ازدواج چه جایگاهی دارد و زمان آن چه وقت است و آیا استخاره واجب است ؟
      استخاره طلب خیر ، ازخدای تبارک و تعالی است . این برای  زمانی است که انسان در مسئله ای مردد است و تردید دارد . اول  استشاره است و بعد استخاره است . من مراجعان تلفنی و حضوری زیادی دارم که میخواهند ، تردید را با استخاره حل کنند . مثلا خواستگار زنگ زده که میخواهند خدمت برسند . میگویند : ما باید استخاره کنیم . مادر عزیز ، شما هیچ چیزی در مورد آنها        نمی دانید. استخاره برای زمان تردید است . شما اول در باره کفویت سوال کنید . بعد بگذارید بیایند و تحقیق کنید و فکر کنید و اگر به سر دو راهی رسیدید ، استخاره کنید . خوب شما با این استخاره اولیه ، باعث میشوید دختر خانم شما ، کلی فرصت ها را از دست بدهد . حالا استخاره میکنند . خوب می آید و خیالشان راحت می شوند و چشم بسته قبول میکنند . در اینجا هم قصور می کنند . استخاره لازم نیست . اگرهم خواستید ، وقتی برای سر دو راهی ماندید ، استخاره کنید . حالا استخاره میکنند بد می آید . میگویند خوب پس بد است و این برای آرامش خود آدم است . استخاره باید در جایگاه خودش باشد و گرنه استخاره باطل است . استخاره می کنند که دلشان آرام بگیرند و خوب بیاید و یکدفعه بد می آید . من کلی مورد دارم که می گویند : مورد خوب بوده و به توافق رسیده ایم . حالا استخاره کرده ایم و بد آمده . چه کارکنیم ؟ و نمیتوانند از خیر آقا پسر هم بگذرند . خوب نباید استخاره میکردید . و اینجا استخاره جایگاهی نداشته است . البته عمل به استخاره واجب نیست . چون استخاره از ادله شرعی نیست ولی بهتر است عمل کنیم و اگر خواستیم به استخاره عمل نکنیم ،  صدقه بدهیم و استغفار کنیم . به خدا توکل کنیم تا اگر ضرری باشد از بین برود و با اشک و آه و ناله و راز و نیاز ارتباط برقرار کنید و چهله بگیرید و بعد به استخاره عمل نکنید .
    • آیا برای ازدواج ، قبل از هرکاری می توان استخاره کرد ؟
      خیر این کار درست نیست . شما هنوز درباره طرف نه فکر کرده اید و نه مطالعه و نه تحقیق کرده اید ، چطور می خواهید استخار کنید. این استخار بی مورد و بی جایی است. استخاره برای جایی است که انسان همه راه ها را رفته و بعد از تحقیق و گفتگو با طرف و بعداز چند جلسه به سردرگمی رسیده و بر سر دوراهی است . یعنی پنجاه ، پنجاه است.استخاره یعنی از خدا طلب خیر کنید .ائمه روی این مسئله تاکید داشتند . تفعل به قرآن بد است ولی استخاره خوب است یعنی شما دعا کنید و خدا خودش راه را به شما نشان می دهد . و اگر به جایی نرسیدید با قرآن استخاره کنید . اگر شما بدون دیدن خواستگار ، اول استخاره کنیدو بد بیاید ، خواستگار را رد می کنید و حالا اگر خوب بیاید  می گویید : الحمدلله و بدون تحقیق آن را قبول می کنید و می گویید : این ازدواج خوب است . بعد مشکلاتی پیش می آید و بعد سوال می کنند که ما استخاره کردیم خوب آمد استخاره به جا نبوده است  حالا جایی خانم و آقا گفتگو کرده اند و به جایی رسیده اند و می گویند استخاره کنیم . استخاره      می کنند و بد می آید و دختر و پسر بهم دل داده اند و نمی توانند از هم جدا بشوند و بعد دست به دامن ما می شوند که حالا چه کار کنیم؟  خوب چرا استخاره کردید ؟ استخاره برای سردرگمی است . استخاره از ادله شرعی نیست و عمل به آن الزامی نیست یعنی واجب نیست به آن عمل کنیم . یعنی اگر به استخاره عمل نکردیم ، گناهی مرتکب نشده ایم . حالا اگر بد آمد و نخواستید به آن عمل کنید ، شما صدقه بدهید و دعا کنید و بعضی علما هم چهل روز دعا را پیشنهاد می کنند . من برای ازدواج خودم و فرزندانم این کار را نکردم چون خدا به ما عقل داده و اگر در بن بست بودیم استخاره      می کنیم . من در آینده هم این کار را نخواهم کرد .  
         
      پسر بیست و سه ساله ای هستم که تمام مراحلی را که شما گفتید انجام دادیم و بعداز بله برون گفتند : که ما استخاره کردیم و بد آمده است . آیا این کار درست است ؟
      این کار که عقلایی نیت مگر اینکه استخاره را بهانه کرده اند . مثلا در بله برون حرفی و یا مشکلی پیش آمده است . شاید بعد از همه اینها گفته اند یک استخاره هم بکنیم و بد آمده و الان دلسرد شده اند . من عرض می کنم این کار را نکنید . شما این همه وقت صرف کرده اید . این همه رفت و آمد و اینکه این جوانها بهم دل داده اند و آزمایش   رفته اند . این استخاره ها باطل است .
    •  
    •  جایگاه استخاره درامر ازدواج کجاست ؟
      برای اینکه ما اجازه بدهیم خواستگار بیاید و یا به خواستگاری کسی برویم ، نیازی به استخاره نیست . برای رفتن به خواستگاری یک تحقیق مختصری می کنند و بعد فرایند خواستگاری شروع میشود و طرفین همدیگر را می بینند ، گفتگو می کنند ، تفکر میکنند ، بعد تحقیق می کنند ، مشاوره می کنند ، کنترل های نامحسوس هم می کنند ، اگر لازم بود مطالعه می کنند و همه ی مراحل را طی می کنند و اگر سر دو راهی رسیدند      میتوانند استخاره کنند ولی اگر یک طرف بالاتر بود ، احتیاجی به استخاره نیست . استخاره های ابتدایی این مشکلات را بوجود می آورد که اگر استخاره منفی باشد و اجازه ندهید که خواستگار بیاید و دومی هم همینطور بشود و ممکن است فرصت ها را از دست بدهید و حالا اگر همان اول استخاره کردند و مثبت بود ، ازدواج بدون فکر می کنند و تحقیق نمی کند بعد که به مشکلات می رسند ، از خدا طلبکار می شوند . استخاره اولیاء ما این نبوده ، استخاره ی دعایی بوده است . در وسایل شیعه دعایی است که  امام باقر (ع) می فرمایند که  هر وقت من دچار سردرگمی میشوم ، این دعا را صد بار می خوانم و خدا من را از سردرگمی در می آورد . دعای سی و سه حضرت امام سجاد (ع) مربوط به همین  تحیر است که همان استخاره ی دعایی است یعنی از خدا طلب خیر کردن . ما منعی برای استخاره با قرآن نداریم ولی اصل همان طلب خیر از قرآن کردن است .
    •  درباره ی تاکید استخاره ائمه توضیح بدهید .
      بحث استخاره در بین مردم بحث مهمی است بویژه در قضیه ازدواج که مشکلات زیادی را بوجود آورده است . مخصوصا استخاره های نادرست و غیر صحیح . من جلسات قبل در مورد استخاره صحبت هایی کرده بودم و عده ای با این نظرات مخالف بوده اند . من قبل از سوال مقدمه ای عرض بکنم و بعد به سوال برسم . در قضیه استخاره دو قول افراطی و تفریطی وجود دارد البته در بین علمای اهل فن و خواص . یک نظریه ، نظریه ی افراطی است که می گویند : عقل هیچ جایگاهی ندارد و با عقل سر جنگ دارند و برای جزئی ترین  کارهایشان استخاره می کنند . می گویند که عقل انسان محدود است و نمی تواند خیر را به ما نشان بدهد . در ضمن مشاوره هم نمی کنند . می گویند که ما با چه کسی می خواهیم مشاوره کنیم؟ او هم انسان است و عقل او هم محدود است و در مسائل زندگی و حتی جزئی ترین مسائل ، خیلی اهل تعقل ، تفکر و مشاوره نیستند و استخاره می کنند . این یک نظر خیلی خیلی افراطی است . ما به این عزیزان عرض   می کنیم خود قرآنی که شما با آن استخاره می کنید و تعقل نمی کنید ، ببینید چقدر    درباره ی تعقل حرف دارد . دستور داده که تعقل و تفکر کنید . خدا دو تا پپامبر فرستاده ، یکی پیامبر برون که پیامبران هستند  و یکی هم پیامبر درون که عقل ما است . لذا ما باید از این عقل هم استفاده بکنیم . نباید درعقل را بطور کامل تخته کرد . این ها از مشاوره استفاده نمی کنند و از قرآن مشاوره می گیرند یا همان استخاره می کنند ، خود قرآن می فرماید : با آنها مشاوره کن و وقتی تصمیم جدی گرفتی به خدا توکل کن و عمل کن . این نظر افراطی است . از آن طرف هم یک نظر تفریطی داریم که نقطه ی مقابل آن نظر قبلی است . آنها می گویند که نباید مطلقا استخاره کنیم . استخاره هرگز جایگاهی ندارد و خدا به ما عقل داده و استخاره یک توهم است که انسانها دارند و به این سمت کشیده شده اند . پس ما از عقل مان استفاده می کنیم و نیازی به استخاره نداریم . این دو نظر افراطی و تفریطی است . چیزی که من در برنامه عرض کردم یک نظر متعادلی است . گفتیم که ما از عقل مان استفاده می کنیم ، تعقل می کنیم ، مشاوره می کنیم ، از اهل فن استفاده می کنیم و جلو می رویم و مسیر را طی می کنیم و نهایتا اگر رسیدیم به اینکه عقل ما دیگر کارایی ندارد ، مشاوران هم درماندند و ما سر دو راهی رسیده ایم ، اینجا از خداوند طلب خیر می کنیم یعنی همان استخاره می کنیم . اگر به آرای اندیشمندان دین از جمله آقای علامه طباطبایی و امام خمینی مراجعه بکنید و کتا بهای آنان را ببینید ، می بینید که این ها هم به سوی نظر متعادل رفته اند و با آن دو نظریه افراطی و تفریطی مقابله کرده اند . حالا چرا مردم ما جزء گروه اول هستند ؟ علتش تاکید اولیاء الهی بر استخاره است . امامان معصوم ما خیلی به استخاره تاکید کرده اند . امام صادق (ع) از قول خدای متعال می فرماید : من از شقاوت بنده ام تعجب میکنم که کارهایش را انجام می دهد ولی استخاره نمی کند . حضرت امیر می فرماید : وقتی که ما بدستور پیامبر عازم یمن بودیم ، یکی از سفارش های پیامبر این بود که ای علی ، در این سفر دائم استخاره می کنی و استخاره را ترک نمی کنی و فرمودند که کسی که استخاره     می کند هرگز سرگردان نمی شود و هر کس که مشاوره کند ، پشیمان نمی شود . پس اینکه مردم ما در بیشتر کارها استخاره می کنند بخاطر تاکید اولیاء الهی است . حالا به سوال شما می رسیم . بله اولیاء الهی تاکید کرده اند ولی کدام استخاره ؟ تلقی خیلی از عزیزان این است که منظور ائمه از استخاره همان استخاره با قرآن ، تسبیح و کاغذ ( ذات الرقاء ) که خیلی هم رایج بوده است ، می باشد ولی این طور نیست . منظور از استخاره همان طلب خیر کردن است . معنی استخاره از باب استفعال یعنی طلب خیر کردن و این منظور اولیاء الهی بوده است . آنها می گفتند که شما در همه ی امور از خدا طلب خیر کنید نه فقط در اموری که حیران هستید . حالا زمانی که انسان سردرگم و حیران است ، یک دستوراتی هم داده اند که وضو می گیرید ، دو رکعت نماز می خوانید ، می نشینید و این دعا را می خوانید . یکی از دعاها از امام باقر (ع) است . در کتاب وسایل الشیعه جلد هشت صفحه ی 75 که طولانی است و دعای امام سجاد (ع) در صحیفه ی سجادیه دعای 33 است که آن طولانی تر است و هر دوی این دعاها از خدا می خواهند که ما را از شک و سرگردانی در بیاورد تا بتوانیم تصمیمی بگیریم . حالا بعید هم نیست که ممکن است چون این استخاره با تسبیح و قرآن آسانتر و راحت تر از این طلب خیر کردن است بیشتر متداول شده است . مثلا امام صادق (ع) فرمودند که    می خواهی استخاره کنی و سردر گمی خودت را از بین ببری ، دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر بکن . هیچ مسلمانی نیست که از خدا طلب خیر بکند و خدا خیر را به او نشان ندهد . در این استخاره باید صد بار یک دعای طولانی را بخوانی . امام       می فرماید : خدایا من تو را بخاطر اینکه به پنهان و آشکارم آگاه هستی می خوانم . خدایا اگر اینکاری را که می خواهم انجام بدهم خیر من است آنرا به من بنمایان یا آنرا بر من آسان کن و اگر در این کار شر دین و دنیا و آخرت است آنرا تبدیل به خیر کن . خدایا تو می دانی و من نمی دانم تو می توانی ، من نمی توانم ، تو می خواهی و من نمی خواهم . این ترجمه ی فرازهایی از دعا است . امام سجاد (ع) می فرماید : خدایا من به علم تو استخاره می کنم آن چیزی که خیر است به من نشان بده و اگر شر است برای من قرار نده . خدایا به من شناخت بده که راه را  بشناسم   و راه را پیدا کم و ...حالا ممکن است بعضی ها بگویند که این سخت است . بنظر من اگر امر مهمی مثل ازدواج است ، جا دارد که ما صبر به خرج بدهیم و این کارها را بکنیم . اما از ویژگی های دین اسلام این است که برای همه ی سلیقه ها پیشنهاد دارد . برای همین قضیه رسول بزرگوار اسلام فرمودند که اگر می خواهی حیرت خود را از بین ببری ، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و صد و یک بار بگو : اَستخیرُالله برحمة . آن دعای طولانی دیگر لازم نیست حضرت امیر این را کوتاه تر کرده اند و گفته اند که صد و یک بار بگوید : استخیرُ الله . رسول اکرم به اَنَس فرمودند : هفت بار طلب خیر کن . امام صادق (ع) فرمودند که اگر مشکلت بزرگ است صد بار طلب خیر کن و اگر مشکل کوچک است ، سه بار طلب خیر کن. اسلام برای سلیقه های مختلف راه کار دارد . این استخاره دعایی را انجام      میدهیم ، خدا نشان ها و قراینی می آورد ، راه را نشان می دهد ، گاهی به دل انسان    می اندازد که این راه درست است . فرمودند که اگر مشاوره کرده اید و به جایی نرسیدید ، این جوری استخاره کنید و دوباره سراغ مشاوران بروید ، چه بسا خدا خیر شما را در زبان مشاوران جاری کند . امام رضا (ع) فرمودند که پدرم با غلام شان مشورت      می کردند . از ایشان پرسیدند که شما با غلام خودتان مشورت می کنید ؟ ایشان فرمودند که چه بسا خیر من بر زبان این غلام جاری بشود . ما استخاره دعایی میکنیم و اگر جواب داد و راه روشن شد که چه بهتر ، و اگر جواب نگرفتیم سراغ آن استخاره ها    می رویم . استخاره با قرآن و تسبیح وجود دارد و منعی برای آنها نیست . علما و در لسان روایی خیلی تاکید کرده اند که افراد خودشان استخاره کنند و به کس دیگر ندهند . علت گرایش مردم به استخاره برداشت اشتباه از روایت معصومین بوده است ولی منعی برای استخاره با قرآن نیست . 
      کتابی در باب استخاره معرفی کنید ؟
      کتاب کند و کاوی درباره ی استخاره و تفعل نوشته ی آقای ابوالفضل طریقه دار . 
      آقایی به خواستگاری ام آمده که شرایط مطلوبی دارد . من استخاره کرده ام و بد آمده است . آیا لازم است که به استخاره ام عمل کنم ؟

      اگر جای استخاره نبوده که استخاره باطل است . مثلا ایشان هیچ مسیری را نرفته اند ، تحقیق نکرده اند ، تفکر نکرده اند ، مشاوره نکرده اند ، سر دو راهی نبوده اند ، این درست نبوده است . حالا شاید مسیر را طی کرده اند و رفته اند و در آخرین مراحل استخاره کرده و بد آمده است و الان پشیمان شده اند .  برداشت من از سوال این است که ایشان الان پشیمان شده اند زیرا می گویند که شرایط مطلوب دارد . حالا ممکن است سر دو راهی مانده اند و استخاره کرده اند و بد آمده است و بعد قراینی بدست آورده اند که شرایط ایشان مطلوب است و اطلاعات آنها کم بوده است. یا اینکه الان استخاره کرده اند و بد آمده است و پشیمان شده اند و می خواهند عمل نکنند ، اشکالی ندارد زیرا استخاره از ادله ی شرعی نیست و الزام دینی و شرعی ندارد . یعنی عمل به استخاره واجب نیست . فتاوای اکثر قریب به اتفاق مراجع تقلید ما این است که عمل به استخاره واجب نیست . ولی یک فتوایی دیده بودم که واجب یا احتیاط واجب کرده بودند . بنابر این شما دغدغه از این جهت نداشته باشید . صدقه بدهید و به خدا توکل کنید . دعا کنید . و      می توانید به نتیجه استخاره عمل نکنید . توصیه ای از جهت دلگرمی ایشان میکنیم و آن این است که مدتی صبر کنید و به آن عمل نکنید . گاهی استخاره کردن بهانه است . مسیری را طی کرده اند و رسیده اند که این وصلت به صلاح نیست و رویشان نمیشود که بگویند و می گویند استخاره کرده ایم و بد آمده است و این خیلی بد است زیرا گردن خدا می اندازند . و ممکن است دل آنها نسبت به خدا چرکین بشود . یک وقت در فرایند خواستگاری رسیده اند که این وصلت به صلاح نیست ولی خواستگاری را کِش می دهند . این اشتباه است چون هنگامی که بله برون میشود یعنی هیچ مشکلی با هم ندارند و هیچ تردیدی نیست . حالا یک وقت ممکن است بعد از بله برون به این برسند که به صلاح نیست . باید به خانواده طرف مقابل بگویند . و گردن استخاره نیندازند . وقتی اوضاع بر وفق مراد است استخاره جایی ندارد . بعضی وقتها بعد از بله برون می گویند که یک جوابی هم از خدا بگیرند واستخاره می کنند و بد می آید ، اینجا جای استخاره نبوده زیرا شمااستخاره کردید که از خدا جواب مثبت بگیرید . این کار را نکنید . خود من برای ازدواج خودم استخاره نکردم زیرا نیازی نبوده است . وقتی انسان شبهه و تردید ندارد ، استخاره جای ندارد . برای دخترم هم که پنج سال پیش ازدواج کرده اند ، استخاره   نکرده ام . 
      خواستگاری دارم که نمی توانم آنرا بعنوان همسر آینده ام قبول کنم ولی استخاره کرده ام و آمده  که اگر اینکار را نکنم از ستمکاران خواهم بود . الان من چکار کنم ؟
      شما که نمی توانید ایشان را بعنوان همسر آینده انتخاب کنید معنی اش این است که شما شک و تردیدی ندارید ، پس چرا استخاره کرده اید ؟ پس این استخاره ی بیجایی بوده است. یعنی استخاره باطل است زیرا استخاره برای سر دو راهی است . حالا اصلا استخاره ی شما هم درست بوده است یعنی واقعا تردید داشتید و استخاره کردید و خوب  آمده ولی می بینید که نمیتوانید ایشان را قبول کنید . خوب عمل به استخاره واجب نیست .  حالا استخاره بجا بوده ، اگر عمل نکنید شما جزء ستمکاران نخواهید بود . ازدواج حق شماست و خدا این حق را از شما نمی گیرد . الان چقدر داریم که می گویند که من      می دانستم که این خانم به درد من نمی خورد ولی استخاره کردم و خوب آمد و ازدواج کردم و چقدر مشکل دارم و گاهی بخاطر رودربایستی و ترحم اینکار را می کنند . بعضی ها میگویند که نکند نفرین بکند . اولا طرف نفرین نمیکنند واگر هم نفرین کند ، مگر همه ی نفرین ها اثر می کند . اثر را خدا باید بدهد . خدا خودش جلوی نفرین را   می گیرد زیرا خودش حق ازدواج به شما داده است . 
        گاهی استخاره کرده اند و بد آمده است و حالا هم زندگی خوبی  ندارند . آیا این زندگی بد ، بخاطر این بوده که به استخاره عمل نکرده اند ؟
      این دو حالت دارد . باید ببینیم که استخاره به جا بوده یا نبوده است . اگر استخاره بجا نبوده ، که هیچی ، استخاره باطل شما چه ربطی به مشکل شما دارد ؟ حالا فرض این است که استخاره درست بوده است و شما استخاره کردید و بد آمده است و شما وارد زندگی شده اید . و الان با مشکلاتی روبرو هستید ، باز هم این ربطی به استخاره ی شما ندارد . مرحوم علامه ی طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان می گوید که استخاره فقط   می گوید که خیر تو در انجام این عمل است یا ترک عمل است ، استخاره در همین حد است و در واقع استخاره می خواهد تردید را از بین ببرد . این استخاره اثر در آینده    نمی گذارد ،  نمی آید زندگی شما را عوض کند . مثل اینکه شما فکر می کنید ، تفکر  می کنید ، مشاوره هم می کنید ، تردید تان هم از بین می رود و ازدواج می کنید ، حالا شما نمی توانید بگویید که چون من مشاوره کرده ام باید همه ی زندگی من بر وفق مراد باشد . شاید خود شما مشکلاتی در زندگی تان ایجاد کرده اید . مثلا بی تدبیری کرده اید  یا به این چیزهایی که در برنامه ی گلبرگ گفته ایم عمل نکرده اید . حالا خیلی ها استخاره کرده اند ، بد آمده ، وارد زندگی شده اند و مشکل هم ندارند زیرا با تدبیر زندگی کرده اند . حالا ممکن است که طرف بی تدبیری هم نکرده و استخاره خوب آمده و الان زندگی خوبی ندارد ، با خودش می گوید ما استخاره کردیم  و خوب آمد و گفت که خیر تو در این زندگی است ولی ما الان خیری نمی بینیم . شاید خیر شما در همین مشکلاتی است که الان دارید . خیر که همه اش خوبی و بروفق مراد بودن نیست . خیر از دید ما این است . خیر شما در این مشکلات است زیرا شاید اگر این مشکلات نبود از یاد خدا غافل می شدید و از مسیر تکاملی خودتان عقب می افتادید . شاید شما این خیر را برای آخرت شما ذخیره کرده است . حالا شاید امتحان الهی باشد . این سوال را خیلی ها     می پرسند که می گویند ما تحقیق کردیم ، استخاره کردیم ، مشاوره هم کردیم ولی الان زندگی خوبی نداریم . بله شاید این امتحان الهی باشد . قرآن می فرماید : آیا گمان می کنید به صرف اینکه گفتید ایمان آورده اید ، دیگر مورد آزمون الهی قرارنمی گیرد ؟  این هم آزمون الهی است . شما فرافکنی نکنید . الان شما در زندگی مشکل دارید ، خودتان بی تدبیری می کنید و گردن استخاره می اندازید . فرافکنی یعنی اینکه شما خودتان مشکل درست میکنید و گردن چیز یا کس دیگری می اندازید . در دام فرافکنی نیفتید . استخاره برای رفع تردید و ایجاد امید است . اگر جواب استخاره بد باشد ، از تردید نجات پیدا میکنید و اگر خوب باشد شما را امیدوار می کند و از جواب خوب تلقین هم میتوانید استفاده کنید که خدا را شکر ، خدا هم با کار ما موافق است .  بیشتر استخاره برای این است که صاحب استخاره بداند که خیرش در عمل یا ترک عمل است و تردید از بین برود .
    سامان امیری بازدید : 72 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این  دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟
    این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنا رهم بوده اند و جدا هم نشده اند و دائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . از طرف دیگر دچار آسیب های اجتماعی هم   شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا  می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند  . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است  اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد  ملاکهای  ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .

  •  دختری بیست ساله هستم و پدر و مادرم متارکه کرده اند . من هم خواستگارانم را رد می کنم لطفا راهنمایی بفرمایید .
    چرا شما خواستگاران خود را رد می کنید ؟ شاید خانواده ای باشند که بگویند : اگر فرزند طلاق باشند ما پس نمی زنیم . چرا شما خودتان فرصت ها را از خودتان می گیرید .
  • مادرم به خواستگاری رفته و خانمی را برای من پسندیده است . من ایشان را نپسندیده ام و حالا توی رو دربایستی مانده ام چه کارکنم ؟
    مادر رفته و به جای پسر پسندیده . مادران عزیز این کار را نکنید . شما حق دارید نپسندید ولی نمیتوانید بجای پسرتان بپسندید . ما در فقه مان داریم که اگر در ازدواج دخترو پسر ناراضی باشند ، عقد باطل است . عقد بدون رضایت قلبی و با اجبار باطل است ولی خیلی ها به این مطلب توجه نمی کنند . شرط صحت عقد نکاح رضایت زن و مرد است مگر اینکه بعدا راضی بشوند . ما به این پسر می گوییم با مهربانی و محبت مادر را راضی کنند و حتی با واسطه این کار را انجام دهند و اگر باز راضی نشدند ، شما زیر بار ازدواج تحمیلی نروید . آخر ازدواج تحمیل ، متارکه است . آقا پسر       می گوید : اگر من قبول نکنم مادرم دلش می شکند . اگر الان دل مادر بشکند پنج نمره می شکند ولی اگر شما بروید و متارکه کنید ، دل مادر ده نمره می شکند . و اگر فرزندی هم داشته باشید و بعد جدا شوید ، دل مادر بیست نمره می شکند . پس بیایید دفع افسد به فاسد کنیم . اگر الان دلشان بشکند بهتر است
  • سامان امیری بازدید : 126 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
    • در خانواده ما رسم است که در مراسم خواستگاری ، دختر و پسر فقط بیست دقیقه می توانند صحبت کنند . بنظر شما این کافی ست ؟
      خیر کافی نیست . البته با توجه به ساختار اجتماعی فعلی کافی نیست وگرنه در گذشته اصلا باهم صحبت هم نمی کردند . در اولین جلسه خواستگاری ، بیست دقیقه خوب است که سوالات اساسی مطرح شود و یک شناخت کلی پیدا کنید . ولی زمان کم است . چون سوالات زیادی داریم که باید مطرح بشود . آقای دکتر افروز کتابی دارند که صد و شصت سوال در آن هست که باید در خواستگاری آنرا مطرح کنید . حالا می توان آنرا مختصر تر کرد که خسته کننده نباشد . البته میزان زمانی هم را که باید صرف کنیم بستگی طرف دارد . مثلا طرف فامیل باشد ، میزان زمان کمتری باید صرف شود . البته برای فامیل هم بیست دقیقه کم است . گاهی مواقع خواستگار آَنها غریبه است که باز زمان فرق می کند .
    •  پسری که به خواستگاری می آید ، چند جلسه می توانیم با او صحبت کنیم .
      قطعا می دانم یک جلسه کافی نیست حتی اگر آشنا یا فامیل هم باشد . اگر غریب باشد تا شش جلسه هم میتوانید صحبت کنید . اگر آشنا یا فامیل باشد کمتر میشود . دو جلسه قطعا نیاز است زیرا شما در جلسه اول یکسری اطلاعاتی می گیرید ، ثبت می کنید و بعد ارزیابی می کنید . می بینید بعضی از اطلاعات مبهم است . جایی کلی گویی شده است و ریز نشده اند . گاهی اوقات شما در حرفها ، تناقض می بینید . یا تناقض بین شخص و والدینش می بینید . این ها باید در جلسه دوم خواستگاری حل شود . در این جا جایگاه مشاوره هم مهم است . البته قبل از خواستگاری هم می شود مشاوره کرد . ولی مهم این است که شما جلسه اول خواستگاری را بروید و اطلاعات را ثبت کنید و بعد اطلاعات را به مشاور بدهید و با توجه به آن اطلاعات ، به شما راه کار بدهند . گاهی در تعداد جلسات و ساعات آن افراط می کنند . کاری نکنید که خواستگاری خسته کننده بشود .و کش دادن زیاد منتهی به وسواس می شود و ما این را نمی خواهیم  .   
      در خواستگاری باید دختر را ببینیم ولی مشکل من این است که نمی خواهم به نامحرم نگاه کنم . چه باید بکنم ؟
      در ازدواج طرفین باید همدیگر را ببینند . در قدیم بخاطر ساختار اجتماعی که وجود داشته این جوری بوده است ولی الان ما صلاح نمی بینیم . ارتباط عاطفی با دیدن اتفاق می افتد . شما می خواهید یک کفش و یا یک لباس بخرید همه جای آن را می بینید . همسر که می خواهد یک عمر با شما بنشیند و زندگی کند پس حتما باید او را ببینید . حضرت رسول (ص) فرمودند : به یکی از یارانشان که همسرشان را ندیده بودند و ازدواج کردند و با هم مشکل داشتند ، گفت : اگر قبل از ازدواج همسرت را می دیدی کمتر دچار مشکل می شدی . دین ما دین خشکی نیست و برای همه چیز حرف دارد . دین ما اجازه می دهد نامحرم ، نامحرم را ببیند ولی شرایطی دارد . فقه ما اجازه داده شما که به خواستگاری می رویید ، می توانید دست و صورت خانم را ببینید بشرطی که آرایش و زینت نداشته باشد . و بشرط اینکه به قصد لذت نگاه نکنید . این برای اول خواستگاری است . بعدا با شرایط خاصی می توانیداین خانم را با پوشش باز و بدون روسری موهای ایشان ببینید . شرطش این است که قصد ازدواج باشد و دیگر اینکه شما می خواهید ببینید بدن ایشان سالم است یا خیر و شرط دیگر اینکه در مرحله آخر فرایند خواستگاری باشد. یعنی همه کارها انجام شده است . تحقیق و مطالعه و فکر و گفتگو کرده اید و به گمان قریب به یقین رسیده اید و دیگر هیچ مانعی نیست . خیلی ها این را نمی دانند و فکر میکنند ، هرکس بعنوان خواستگاری آمد ، می تواند دختر را بدون پوشش ببیند . این غلط است و دین ما اجازه نمی دهد . این تحقیر دختر است . شما دغدغه نداشته باشید . دین به شما اجازه داده است . البته در مرحله آخر هم نباید قصد لذت باشد . حالا اگر قصد لذت نبود ولی دختر را دیدید و قهرا لذت پیش آمد ، دین می گوید اشکالی ندارد . قصد شما نباید لذت باشد.   
      آیا بهتر است دختر و پسر در اتاق دختر صحبت کنند یا در فضای دیگر ؟
      در فضایی که همه باشند ، تمرکز نیست . نظرم این است که جای مستقلی باشند . در اتاق دختر خانم صحبت کنند ، یک ویژگی هایی هم دارد . با یک تیر دو نشان می زنند . هم صحبت می کنند و هم از فضای اتاق دختر خانم به یک چیزهایی هم می رسند . نوشته ها و تابلوها که در دیوار زده اند و قفسه کتاب می تواند سلایق و علایق و افکار دختر خانم نشان دهد . ما توصیه می کنیم دختر خانم هم اتاق آقا پسر را ببینند . چون اطلاعات مفیدی به او می دهد و در مجموع به یک جاهایی می رسند . و ابهامات را از بین می برد . 
      زمان صحبت در خواستگاری چقدر باشد تا مشکل شرعی نداشته باشد ؟
      اگر ضوابط شرعی را رعایت کنند ، دیگر فرقی نمی کند چقد رصحبت کنند . شرایط شرعی یعنی گفتگو به قصد لذت نباشد ، احتمال افتادن در گناه  و مفسده نداشته باشد . به والدین عزیز می گویم ، تعصب بیخودی بخرج ندهید . درضمن یاد آوری می کنم ، در اتاقی که دختر و پسر صحبت می کنند  نباید در اتاق قفل باشد  و باید امکان رفت و آمد در اتاق  باشد .

    •  آیا در ماه مُحرم ، خواستگاری و جشن ازدواج جایز است یا خیر ؟
      مراجع بزرگوار ما فرموده اند : اگر مراسم عروس توأم با گناه نباشد و هتک حرمت سید الشهداء نباشد ، اشکالی ندارد . اما برای مومنان سزاوار است به پاس داشت سید الشهداء از مراسم شادی آفرین بپرهیزند .
    •  در مورد گفتگوهای جلسه ی خواستگاری صحبت بفرمایید .
      ما درباره ی دو مورد از سوالات صحبت میکنیم و بقیه را بعدا خواهیم گفت . در کتاب هایی که در مورد خواستگاری نوشته شده است چه خودی ها و چه غربی ها که آنها هم کارهای جالبی در این زمینه ها دارند ، یکی از کارها اختصاص به سوالات جلسات خواستگاری دارد . در کتاب هایی که در داخل کشور نوشته اند سوالاتی مطرح شده است ولی گاهی سوالات مطرح شده خیلی مناسب ازدواج نیست و بیشتر شبیه سوالات استخدامی است .چطور کسی می خواهد استخدام بشود با او مصاحبه می کنند و از او سولاتی را می پرسند ، این ها خیلی ضرورتی ندارد و مناسب نیست . بعضی مواقع سوالات بسیار و خیلی ریز است که از حد ضرورت خارج است . کتابی داریم که عنوانش سوالات خواستگاری است . خانم مونیکا وندز کتابی دارد بنام 1001 پرسش که می بایست قبل از ازدواج از همسر آینده تان بپرسید . این اسم کتاب است . البته ایشان خیلی ریز وارد شده است ولی کتاب خوبی است . ایشان خیلی وارد جزئیات شده است که حتی از دوران کودکی و مدرسه ی طرف بپرسید که در مقطع ابتدایی با چه کسانی دوست بوده است حتی به چه حیواناتی علاقه داشته است یا خیر . البته ایشان هدف دارد ولی من معتقد هستم که نیاز نیست . هدف ایشان این است که الان خانم به گربه علاقه دارد و آقا به سگ علاقه دارد ، این در زندگی دچار مشکل میشوند . با فرهنگی هم که دارند ایشان خیلی روی سگ تاکید می کند . بعد این ها مثل داستان تام و جری به جان هم می افتند و فضای خانه را ناآرام می کنند . کتاب اطلاعات خوبی می دهد ولی این همه سوال ضرورتی ندارد . من وقتی کتاب گلبرگ زندگی را نوشتم اکثر این کتابها را خوانده ام البته به جز کتاب های جدید . و بعد دست به گزینش زده ام . ما در کتاب گلبرگ زندگی مهمترین سوالات را آورده ایم . پس کسانی که این سولات برایشان مهم است به این کتاب مراجعه کنند که ما در آنجا سه جلسه سوالات را گفته ایم . جلسه ی اول سوالات مشترکی که خانم و آقا از هم می پرسند و سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسد و من سوالی را پیدا نکردم که آقا از خانم بطور اختصاصی بپرسد . جلسه دوم سوالات تعدادی سوال مشترک است که خانم و آقا از هم سوال می کنند و یکسری سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسند و آقا از خانم می پرسند و جلسه ی سوم هم همین جور . ما سه جلسه را پیش بینی کرده ایم . خیلی وارد جزئیات شدن خسته کننده است . چون نقاط ضعف پررنگ میشود . ما که دنبال امام زاده نمی گردیم دنبال مطلقا خوب نمیگردیم . اگر همه ی جزئیاتی که این خانم در کتابشان آورده اند سوال کنیم ، زندگی دیگر مزه ای ندارد . اختلاف سلیقه و تضاد در جاهایی طبیعی است و باید هم باشد . دو تا مثل هم مثل ، دو روح در یک بدن ، اولا امکان ندارد و ثانیا نیازی نیست . من یکی دو مورد را امروز عرض می کنم تا بعداً به مرور زمان بقیه آنرا توضیح بدهیم . مثلا در جلسه ی اول خواستگاری در مورد هشت محور خانم و آقا از هم سوال میکنند . سوال اول معرفی خودشان و خانواده شان است . البته این برای غریبه ها است . پسر عمو و دختر عمو لازم نیست که این سوال را از هم بپرسند . در غریبه ها خوب است که این اولین سوال باشد . سوال ساده تری است و خودمانی تر هست و نکته هم ندارد . جوابش هم سخت نیست و نیازی به تامل ندارد . و یک آرامشی در دو طرف ایجاد میکند که تا بعد دو طرف وارد سوال اصلی بشوند .  دومین سوال که خیلی مهم است بحث اعتقادات مشترک است . در کتاب زندگی ، ما سوال را هم مطرح کرده ایم یعنی عین سوال مطرح شده است . نگفته ایم که در این محورها سوال کنید که خانم ها و آقایان ندانند که چه سوالی بکنند . حتی یک جاهایی سوالات را غیر مستقیم مطرح کرده ایم . و حتی نوشته ایم که این سوال معکوس است و ما عمدا این ار طرح کرده ایم . حتی یک جاهایی گفته ایم که این سوال را مطرح نکنید . جزئیات را در کتاب  گلبرگ زندگی ببینید . سوال میزان پایبندی شما به مسائل دینی چقدراست ؟ این سوال حتما باید پرسیده بشود و این اولین سوال بعد از معرفی است . چرا ؟ چون اعتقادات مشترک خیلی مهم است. اگر شما در اعتقادات مشترک باشید و در جهت های دیگر اصل همتایی رعایت نشود ، می توانید این کاروان زندگی را به سرمنزل مقصود برسانید ولی اگر از نظر اعتقادی باهم جفت وجور نباشید و در بقیه جهات همتا باشید ، نمی توانید با هم زندگی کنید . حالا درباره ی مصادیق اعتقادات سوال میکنند . این بستگی به شما دارد . حالا فردی می گوید که من اعتقاد به مسائل دینی ندارم و چه لزومی دارد که این سوال را بپرسم . اتفاقا شما هم باید سوال کنید . هر دو باید سوال کنند .مثلا خانمی که معتقد است و نمره اش 16 است ، باید سوال کند و خانمی هم که اعتقاداتش نمره ی 5 می باشد باید سوال کند . چون ما میخواهیم در بحث اعتقادات اشتراک باشد . اگر خانم نمره اش 15 است سوال نکنند و طرف 5 باشد ، بعداً با هم مشکل دارند . خانم روحیه اش 5 است و آقا 15 است ، سوال نمی کند و بعداً مشکل ایجاد میشود. حتی ظاهر انسانها ملاک نیست . مثلا بگوییم که ظاهرش معلوم است که هم تیپ خودم است . ما انسانهایی را دیده ایم که  ظاهر ویژه ای داشته اند  ولی اعتقادات عجیب و غریبی داشته اند . مصادیق آن بستگی به حساسیت شما دارد . مثلا شما روی واجبات حساس هستید . مثل نماز ، روزه ، حج و خمس . این ها واجبات است و برای شما مهم است . حالا ممکن است که برای شما خیلی مهم نباشد و نپرسید ولی اگر برایتان خیلی مهم است حتما بپرسید . حتی مستحبات ، زیارات و اماکن مذهبی . ما داریم که خانم خیلی اهل زیارت است و اهل محافل مذهبی است و عکس این را هم داریم که آقا هیئتی است و دائم در هیئت است . این را مطرح نکرده و خانم خیلی خوشش نمی آید البته نه اینکه غیر مذهبی است ، روحیه و سلیقه متفاوت است و این از مستحبات است . کسانی سوال کرده اند که در اعتقادات مشترک بوده اند ولی چون وارد مصادیق نشده اند این مشکلات پیش می آید . حتی اگر مرجع تقلید برای خانم خیلی مهم است سوال کنند چون این ها بعدا در زندگی مشکلات درست می کند . مثلا خانم به خمس خیلی معتقد است و آقا خمس نمی دهد . این شبه دارد . ما چقدر مورد داریم که خانم می پرسند که شوهر من اهل خمس دادن نیست آیا خوردن غذای ما شبهه دارد یا ندارد ؟ یا خانم می گوید : شوهر من نماز نمی خواند و روزه هم نمی گیرد و دو تا پسر دارم و آنها هم اقتدا به پدر کرده اند . این آقا می خواهد الگوی پسرهای خودش باشد . مثلا در حج باید شوهر همراه باشد ، تامین کند و رضایت بدهد . داریم که خانم دلش برای حج لک می زند و آقا میگوید که چرا ما برویم این جوری خرج کنیم . حتی در مورد مرجع تقلید هم داریم که تضادها جدی است . در نواهایی که از تلویزیون پخش میشود یکی تلویزیون را خاموش میکند و یکی میگوید که این شبهه ندارد و مرجع تقلید من اجازه داده است . این ها باید بررسی بشود . دیگری پایبندی به ارزش های فرهنگی است که مهم است . در خیلی مناطق اگر اجازه بدهند صحبت کنند ده دقیقه الی یک ربع اجازه می دهند . من می گویم در این ده دقیقه این دو نکته مهم است و این برای جوانانی است که خانوداده ها نمی گذارند حرف بزنند . به پدرها هم می گوییم که اجازه بدهید که جوانان با هم حرف بزنند زیرا این مهمترین رخداد زندگی آنها است . پس بحث اعتقادات و پایبندی به ارزش های فرهنگی است .  لذا سوال کنند که انتظار شما از پوشش همسر آینده شان چیست ؟ یا در حضور در محافل و یا استفاده از تکنولوزی روز مثل ماهواره سوال کنند . این ها ارزش های فرهنگی است . ممکن است این دو از نظر اعتقادات مشترک باشند ولی در ارزش های فرهنگی با هم جفت و جور نباشند . مثلا نوع پوشش ، هر دو معتقد و مذهبی هستند و آقا      تلقی شان این است که خانم چادری هستند و بعدا مواجه میشوند که چادری نیستند . حجاب دارند ولی چادر را انتخاب نکرده اند ولی محجبه است ولی آقا چادری          می خواهند و یا آقا مانتویی میخواستند و مواجه میشوند با خانمی که چادری هستند . بحث استفاده ناصحیح از ماهواره و بحث محافل که آقا معتقد است ولی می گوید که این محافل اشکال ندارد . و خیلی هم نباید سخت گرفت ولی یکی سخت می گیرد . مثلا   جشن ها ، عروسی ها و اختلاط ها . این سه محور است .
    •  در مراسم خواستگاری چه صحبت هایی گفته بشود ؟
      در گفتگوی دو زوج جوان که مهم است ، گاهی افراط ها و تفریط هایی را می بینیم. گاهی از طرف والدین هم منعی نیست خود جوانان گفتگو را خیلی جدی نمی گیرند و زمان خیلی کمی را به این کار اختصاص میدهند . یا گاهی افراط می کنند و خیلی برای این کار وقت می گذارند . مسئله را کِش می دهند و خیلی وارد جزئیات میشوند که نیازی به آن نیست . بعضی از نویسندگان به این سخت گیریها دامن می زنند . خانم مونیکا مِندِس کتابی دارد بنام هزار پرسش که قبل از ادواج      می بایست از همسر آینده تان بپرسید . هزارو یک  پرسش خیلی زیاد است . مادر کتاب گلبرگ زندگی چهل تا سوال راطرح کرده ایم . این چهل تا سوال کاربردی و اساسی است . من معتقد هستم  به بیشتر از این نیازی نیست مگر مورد خاص  و ویژه ای باشد . بنابراین خیلی وارد جزئیات نشوید. من برای گفتگو سه جلسه را پیش بینی کرده ام البته گفتگوی رسمی ،حضوری و چهره به چهره . در لابلای این گفتگو ها و در فواصل زمانی ، بعداز خواستگاری رسمی می توانند با پیامک ،تلفن و ایمیل ارتباط داشته باشند و هیچ منعی برای اینها نیست که تبادل فکر بکنند و ابهامات را برطرف کنند . بیشتر از این هم نیازی نیست . در جلسات گفتگو یکسری سوالات مشترک است بین خانم و آقا یعنی هم خانم و هم آقا باید سوال کنند . یکسری سوالات اختصاصی است . در جلسه ی اول هشت محور و در حقیقت هشت سوال هست که خانم از آقا و آقا از خانم می پرسند . ما در جلسه ی اول برای آقایان سوال اختصاصی ضرورت ندیدیم ولی خانم ها بخاطر حساسیتی که دارند و نکاتی که در زندگی آینده خودش را نشان می دهد ، چند سوال اختصاصی برای خانم ها هست . اولین سوال در مورد شناخت بیشتر طرف است . این سوال برای مواردی است که شناخت خیلی کامل نیست . اگر آشنا یا فامیل هستند حتی همین که اجازه دادند طرف خواستگاری بیاید یک اطلاعاتی دارند ولی بد نیست برای آغاز باب گفتگو ، اولین محور معرفی است . می توانند سوال کنند که بیشتر راجع به خودتان توضیح بدهید . راجع به تعداد افراد خانواده ، در مورد شغل والدین تان توضیح بدهید. این  سوال ساده ای است . شناخت بیشتر از اعضای خانواده ی طرفین خوب است . تحصیلات ، شغل و تعداد اعضای خانواده را می گویند . این خیلی خوب است هم فضا آرام میشود و هم آماده ی    گفتگوی های اصلی میشوند . محور دوم بحث اعقتادات است . بنظر من مهمترین بحث همین بحث است. اگر همتایی اعتقادی باشد و در جاهای دیگر همتایی باشد می شود کاروان زندگی مشترک را به سر منزل مقصود رساند ولی اگر برعکس باشد یعنی در جهات دیگر همتا باشند ولی از نظر اعتقادی همتایی نداشته باشند کار خیلی سخت میشود لذا سوال می کنید که میزان پایبندی شما به مسائل اعتقادی و دینی چقدر است ؟ حالا جالب است که بعضی ها فکر می کنند که این سوال مربوط به متدینین است . مثلا یک خانم متدین باید از یک آقا سوال کند یا برعکس ، خیر هرکسی با هر میزان اعتقادی باید این سوال را بکند . مثلا فرض می کنیم که آقا خیلی متدین نیستند و اعتقادات جدی ندارند . میزان پایبندی به اعتقادات ایشان نمره ی 5 است . ایشان هم باید سوال کنند زیرا این خانم ممکن است نمره اش 17 باشد و بعد این باعث مشکل میشود . و همتایی از بین می رود . این سوال ، سوال مهمی است و ما دوست داریم که در زندگی مشترک از نظر اعتقادی همتای هم باشند . محور دیگر ارزش های فرهنگی است . سوال می کنید که نظرتان درباره ی پوشش همسر آینده تان و حضور در محافل و استفاده از فناوریهای روز از جمله ماهواره چیست ؟ ما الان مشکلاتی داریم که به همین قضیه برمی گردد . ما داریمکسانی که گفتگو نکردند و وارد زندگی مشترک شده اند و آقا میگوید : ماهواره و خانم میگوید : نه یا راجع به حضور محافل در عروسی که آقا می گوید که من در این محافل حضور پیدا نمی کنم و خانم میگوید که این سختگیری ها چیست ؟ حتی راجع به نوع پوشش هم صحبت بفرمایید ، اینها ارزش های فرهنگی است که مهم است. سوال سوم راجع به خط مشی کلی زندگی است. خوب است سوال کنید بنای زندگی آینده تان را برچه چیزی استوار می کنید ؟ بر اساس دستور دین یا سلیقه ی غیر خود یا سلیقه ی شخصی . این سوال دورنمای خوبی به شما میدهد و خیلی از مشکلات را حل می کند. سوال بعدی سوال از هدف کلی زندگی است . سوال     می کنید که هدف کلی و اصلی شما از ازدواج چیست ؟ ما الان مورد داریم که این سوال مطرح نشده آقا یا خانم یک هدف اصلی و مهم در زندگی داشته ،مثلا کسب علم و افراطی به علم یا هنر یا ورزش علاقمند بوده ولی طرف مقابل کاملا متضاد و مقابل او بوده است و چقدر اینها با هم مشکل دارند . محور دیگر استقلال فکری است . سوال می کنید تا چه حد دربازه ی زندگی مشترک تان نظر دیگران بویژه پدر ، مادر و دوستانتان را دخالت می دهید ؟ می خواهیم ببینیم طرف چقدر استقلال فکری دارد . آیا انسان دهان بینی است . آیا وابستگی افراط به مادرش دارد . بویژه خانم های محترم این سوال را جدی بگیرند . ما داریم افرادی که بچه ننه هستند و دهان بین هستند یعنی وابستگی افراطی و شدیدی به مادر دارند . می گویند پارک برویم ، میگوید به مادرم یک زنگ بزنم ببینیم چه می گوید . می گویند که پرده بخریم ، می گوید که بگذار ببینم مادرم چه میگوید . این را جدی بگیرید. سوال کنید که شما تا چه اندازه می خواهید درآینده با دوستان و فامیل ارتباط داشته باشید . می خواهیم ببینیم که ایشان یک انسان درون گرا هستند با برون گرا . تیپ شخصیت درون گرا است یا تیپ شخصیتی برون گرا . چون ممکن است که بگوید که من هیچ علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارم و شما بفهمید که ایشان درون گرا هستند و طرف مقابل برون گراست. محور دیگر بحث ارتباطات اجتماعی است که سوال کنید که نظر شما در مورد ارتباط خانم با ضوابط شرعی در میان نامحرم ها و فامیل چیست ؟ بعضی ها بویژه با آقایان ، ما این مشکل را داریم که بیماری اختلال هذیانی را دارند . در اینجا طبیعی است که عکس العمل نشان میدهد و ممکن است که در مقابل این سوال بایستد . البته اگر آقا با شغل خانم مخالفت کرد ، معنایش اختلال هذیانی نیست . اینها سوالات مشترکی است که خانم و آقا از هم سوال می کنند . ما می خواهیم باب گفتگو باز بشود  و اینها با فضای فکری هم آشنا بشوند . حالا اگر در دو مورد از این  محورها باهم مخالف  بودید ، نباید رد کنید . ما در مجموع می خواهیم به یک تصمیم نهایی برسیم . ممکن است که شما در چهار مورد با هم اختلاف داشته باشید ولی شما به این نتیجه می رسید که با وجود این اختلافات می توانید مدارا کنید . و یک موقع ممکن است که طرف نتواند مدارا کند . این سوالات کلیشه ای نیستند که یک جواب خاص داشته باشند . ممکن است یک نفر بگوید که من با اشتغال شما در جایی که اختصاص به خانم ها دارد موافق هستم ولی اگر در محیط هایی باشد که آقایان باشند ، موافق نیستم . بعضی ها         می گویند که اگرشما می خواهید دبیر دبیرستان های دخترانه بشوید اشکالی ندارد ولی اگر شما      می خواهید در شرکتی بروید که چند آقا هستند و با هم تعامل داشته باشید ، من دوست ندارم و این ها سلیقه ای است  . سلیقه ها متفاوت است و ما می خواهیم به اینها برسیم .
    • شما فرمودید که در مورد مسائل اعتقادی ، در جلسه ی اول خواستگاری صحبت بشود . کدام مسائل دینی مهم است که ما باید از آن سوال کنیم ؟
      این بستگی به خودشان دارد که چه مسائلی برایشان مهم است . باید دید که برای شما چه مسائلی مهم است . در مسئله ی اعتقادات چه خانم چه آقا ، از مصادیقی سوال می کنند که برای خودشان مهم است و به آن پایبند  هستند و اعتقاد دارند . از جمله واجبات مثل نماز ، روزه ، حج ، خمس و زکات . اگر یک طرف معتقد و عامل باشد و طرف دیگر معتقد نباشد یا حتی معتقد باشد ، پایبند نباشد و به این مسائل عامل نباشد ، طرفی که عامل هست در زندگی اش خیلی رنج می برد . بعضی ها می گویند که نماز و عبادت مسائل شخصی انسانهاست و ربطی به دیگران یا همسر ندارد و چرا باید سوال کنند . درست است که اینها شخصی است ولی در زندگی مشترک اثرگذار است . مسئله خیلی جددی است . مثلا اگر یکی از دو والد نماز نخواند و چون والدین اثر الگویی بر روی بچه ها دارند و ممکن است در آینده فرزندان پدر را که نماز نمی خواند الگو قرار بدهند یا مادر نماز نخواند و دختر خانم ، مادر را الگوقرار بدهد و والد دیگر که معتقد است و دوست داشته که بچه هایش نماز خوان باشد خیلی رنج می برد . اینها عامل اختلاف وجدایی است و ما الان این ها را با چشم خودمان می بینیم . مثلا در خمس که مربوط به آقا هست ، آقا خمس ندهد و اعتقاد به این مسئله ی دینی ندارد و خانم می خواهد از درآمدی استفاده کند که حقوق شرعی آن ادا نشده است ، چون این بحث برای خودش خیلی مهم است ، رنج می برد . حتی ممکن است بعضی از مستحبات را هم بپرسیم . مثلا زیارت و محافل مذهبی که واجب نیستند . چقدر از خانم ها می گویند که من دوست دارم که در دهه ی محرم یا شب قدر ماه رمضان به محفلی بروم ولی همسرم اجازه نمی دهد . گاهی برعکس آن را هم داریم . اگر طرفین دو قطب متضاد باشند باید توجه به شرایط تصمیم بگیرند . بحث واجبات و مستحبات نباید همیشه مستقیم پرسیده شود . بعضی ها میگویند که ما خانواده ی آقا را می شناسیم و با آنها رفت و آمد خانوادگی داریم . روی مان نمی شود که این سوال را بپرسیم و اطمنیان داریم که اهل  نماز هستند . در اینجا احتیاجی به سوال کردن نیست . ما جایی سوال می کنیم که در شناخت ابهام داریم  و نمی دانیم . حالا جوانی به خواستگاری آمده اند که دختر خانم یقین دارد که آقا اهل نماز است . البته اگر خانواده اهل نماز باشد صرفا دلیل نمی شود که آقا پسر هم اهل نماز باشد . اگر یقین پیدا کردند که خود شخص معتقد است ، نیاز به سوال کردن نیست . ممکن است بعضی مواقع این سوال توهین به طرف باشد که آقا شما نماز می خوانید ؟ یا خانم شما روزه         می گیرید ؟ اگر یک جاهایی تردید دارید از سوال معکوس استفاده کنید یعنی بطور غیر مستقیم و سوال معکوس . مثلا نماز یا روزه و عمل به واجبات مسائل دینی همسر آینده ی شما برای شما چقدر مهم است ؟ بالاخره این جوابی دارد . ممکن است طرف دو جور جواب بدهد . یک جواب ممکن است این باشد که چه ربطی به من دارد ، مگر ما را در گور همدیگر می گذارند ، عیسی به دین خود موسی به دین خود ، این مسئله ی شخصی ایشان است و من کاری ندارم . این جواب می تواند حاکی از این باشد که برای طرف این مسائل خیلی اهمیت ندارد . و باز این می تواند عاملی برای تحقیق بیشتر باشد . یا ممکن است جواب بدهد که برای من خیلی مهم است ، چون خودم انسان معتقد و نماز خوانی هستم و به واجبات شرعی عمل می کنم و بنای من بر این است که محرمات را ترک کنم . اگر همسر آینده ی من به این چیزها اهمیت ندهد ، برایم خیلی سخت است . با اینها شما می توانید به اندیشه ی طرف پی ببرید.البته اعتقادات عام است ولی چیزی که مشکل درست می  کند این احکام است. حالا یک سری محرماتی هم هست که آنها هم در زندگی مشترک اثر مستقیم دارد و باید پرسیده بشود. مثلا هیچ وقت ما سوال نمی کنیم که آقا شما دروغ هم میگویید ؟ این جای سوال ندارد . مثلا در قراینی و تحقیقات پی برده باشند که طرف اهل شرب خمر است . این یک حرمت شرعی است و حرام است و اسلام روی این مسئله هم خیلی سخت گرفته است . اینجا باید سوال بشود . ما در اینجا باید خیلی مراعات کنیم که ادبیات ما خیلی مودبانه باشد . البته نباید بحث به مسائل اعتقادی کشیده شود مثلا آقا شما معتقد به توحید هستید ؟ منظور این ها نیست .
    • ادامه متن در ادامه مطلب...
    سامان امیری بازدید : 142 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
    •   آیا این درست است که خانواده پسر ، در روز خواستگار پسر را همراه خود نیاورند . مگر فقط آنها باید بپسندند ؟  مگر دخترکالاست ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید .
      اگر این خانواده پسرشان را هم بیاورند ، بحث کالا بودن دختر از بین نمی رود و اگر منظورشان از کالا بودن این است . ما می گوییم شما این را به حساب کالا بودن دختر نگذارید ،  به حساب این بگذارید که مرد باید به خواستگار یباید زیرا مرد اهل نیاز است و زن اهل ناز است . شاید مشکل این دختر خانم این است که چرا  خانواده پسرشان را نمی آورند ؟ این برای مواردی است که شناخت ندارند . اگر شناخت باشد و تحقیقات اولیه شده باشد و یا اصلا فامیل باشند ، این کار بیهودهای است که پسر را با خودشان نیاورند . مواردی که مادر و خواهر خودشان می روند و پسر را با خودشان نمی برند مواردی است که شناخت ندارند . مثلا کسی معرفی کرده است یا مادر دختر خانم را ندیده اند . یا اینکه آقا پسر دختر خانم را به مادرشان معرفی کرده اند و مادر قبل از خواستگاری رسمی می خواهد دختر خانم را ببیند . بنظر من برای کسانی که شناخت ندارند ، این شیوه سنتی ، قشنگ است . البته نمی خواهم روی آن تاکید کنم . ما نمی خواهیم با همه مسائل سنتی ازدواج در بیفتیم . این خواستگاری غیر رسمی است چون مادر و خواهر می آیند و دختر را می بینند چون ایشان را    ندیده اند که یا می پسندند یا نمی پسندند . اگر دختر را نپسندند ، لطمه ای به دختر نمی خورد چون خواستگاری رسمی نبوده است . جایی دختر خانم احساس شکست می کند که پسر هم با آنها آمده و خواستگاری رسمی بوده است . البته بنظر من ، آنجا هم نباید احساس شکست باشد چون این فرهنگ غلطی است . ما می خواهیم این فرهنگ را جا بیندازیم که آقا و خانمی که در خواستگاری جواب نه می شنوند ، معنی اش شکست نیست . ولی واقعیت این است که الان وجود دارد و ما می خواهیم این را از بین ببریم . ولی الان با خواستگاری رسمی این مسئله هست و با خواستگاری غیر رسمی این احساس شکست وجود ندارد . اینجا ماد رهم می خواهد دختر را بپسندد . درست است که پسر ایشان باید بپسندد ولی باز همان مسئله قبلی است که نظر مادر در ازدواج مهم است . اصلا خود پسر ، شرایط را به مادر و خواهرش می گوید و می گوید : شما برویید و اگر مورد را پسندیدید ،  من هم می آیم که ببینم می پسندم یا نه . و این حق مال پسر است . در خواستگاری غیر رسمی مادر ، دختر را راحت تر می بینند . با پوشش باز و زینت های دختر خانم را می بینند . و این بنفع دختر خانم است . چون اگر آقا پسر باشد نمیتوانند دختر را خوب ببینند و اینکه در فقه ما می گویند : می توانید دختر را با پوشش نازک ببینید ، شرایط خاصی دارد . ما روایت داریم که زیبایی یک خانم به چهره نیست . این ترکیب صورت و موهایش هست که زیبایی چهره را هم نشان می دهد . ما روایت داریم : کسی که  می خواهد ازدواج بکند از موی دختر هم بپرسد . همانطور که از صورتش می پرسید از موهایش هم بپرسید . چون مو یکی از دو زیبایی است . در این مراسم غیر رسمی معونه اش هم برای خانوداه دختر کم تر است و هم برای خانواده پسر .فوایدی برای دختر هم دارد .
    • 355 – به خانواده پسرها تذکر دهید که با نگاه خرید و تفریح به خواستگاری نروند .
      بیشتر شاید همان خواستگاری غیر رسمی را می گویند .یعنی مادر و خواهر بدون آقا پسر برای شناخت ، به خانه دختر خانم می روند . چون خواستگاری رسمی که پسر هم همراه خانواده اش به خواستگاری می رود ، نمیتواند برای تفریح باشد . اولا وقت صرف کرده اند و تحقیق کرده اند و از طرف دیگر خانواده دختر خانم هم به راحتی به آنها اجازه نداده اند که به خانه شان بیایند . ما حرفمان به خانواده دختر خانم این است که کسی که می خواهد به خواستگاری دختر شما بیاید ، شما همین جوری اجازه ندهید . آنها زنگ می زنند و سوالات اولیه را می پرسید و زمان می خواهید تا تحقیق کنید و ببینید شرایط اولیه را دارند یا خیر . ولی در خواستگاری غیر رسمی که مادر جوانی دارد و ذوق هم دارد که می خواهد پسرش را داماد کند با دختر خانم شان راه می افتند و از این کار لذت   می برند و تفریح هم هست . چای و میوه ای هم صرف می کنند و ممکن است در یک روز ، به چند مورد هم بروند . این واقعا اشتباه است . بدون تحقیق و مطالعه و تامل و با آزمون و خطا به خواستگاری می روند و خواستگاری با آزمون و خطا ، غلط است . روش آزمون و خطا یعنی تیری در تاریکی بزنیم و ببینیم چه میشود . این اشتباه است . مادران عزیز این کار را نکنید . اولا وقت خودتان و خانواده طرف گرفته میشود و ثانیا کار اخلاقی نیست .ما گفتیم دختر در خواستگاری رسمی احساس شکست می کند ولی اگر این موارد هم زیاد شد یعنی هفت تا مادر آمد و رفت ، دختر می گوید : نکند من ایرادی دارم . و در دختر و خانواده اش دغدغه ایجاد میشود . شما خودتان را جای دختر بگذارید . شما خودتان هم دختر دارید . اگر با شما این برخورد را بکنند ، شما چه احساسی دارید . ما روایت داریم : کاری را که برخود می پسندی بر دیگران هم بپسند . به مادران توصیه   می کنم با تحقیق به خواستگاری بروید و موردی را که می روید حداقل احتمال بدهید که به درد شما میخورد و بعد بروید . خانواده دختر هم بدون هماهنگی آنها را نپذیرند . ما روایت داریم که اگر کسی بدون دعوت ، جایی رفت ، هر بلایی سرش آمد ، پای خودش است . وقتی هماهنگی می کنند سریع اجازه ندهید . شما باید آنها را سین جین کنید . این موضوع طرفینی است . یعنی هم مادرها نروند و هم خانواده ها راحت راه ندهند . اگر این ها رعایت بشود ، این اختلال فرهنگی حل میشود . و از بین می رود .
    •  آیا خواستگاری های که مادر و خواهر می روند و جای پسر نظر می دهند ، درست است ؟
      من به مادرهای عزیز توصیه می کنم که اگر دختر خانم را می بینند و شرایط دختر خانم خوب است ولی از نظر چهره به دل مادر نشسته است ، خودشان به جای پسرشان تصمیم نگیرند . نروید و به پسرتان بگویید : خوب نبود . حالا یک وقت می روید و   می بینید اصلا هم کفو شما نیستند و شرایط شما را ندارند ، خوب به پسرتان می گویید این ها هم کفو ما نبودند . ولی یک موقع شرایط نسبی مطلوب را دارند ولی دختر خانم به دل مادر نشسته است . زیبایی نسبی است ممکن است از نظر مادر زیبا نباشد ولی از نظر پسر زیبا باشد و برعکس این هم اتفاق افتاده که مادر ، دختر خانم را زیبا می بیند ولی بنظر پسر زیبا نیست . اگر منظور دختر خانم این است که مادر آمد و نپسندید خوب برود و پسرش را هم بیاورد و بعد بفرض ، پسر بپسندد . خوب باز مادر نپسندیده این که فایدهای ندارد و موجب اختلاف است . مورد داشته ام که پسر ، خانم را پسندیده و مادر نپسندیده و آقا نه سال است که منتظر است تا مادر راضی شود . اینجا کار بدتر میشود . خوب مادر ایشان است . نمیتواند مادر را رها کند چون با مادررابطه عاطفی با مادر دارد . 
       
      وقتی خانواده پسر تماس می گیرند و می خواهند قرار خواستگاری بگذارنند ، عکس العمل خانواده دختر چگونه باید باشد ؟
      اگر فامیل هستند که همه چیز را در مورد آنها می دانند از اخلاق و دین و سن و تحصیلات ...و احتیاج به سوال کردن نیست . ولی بگویید اجازه بدهید من با دخترم صحبت بکنم حتی اگر شما ملاک های دخترتان را هم بدانید ، باز به او شخصیت می دهید گرچه ملاک ها را می دانید . و می گویید دو روز دیگر تماس بگیرید . اگر آشنای قدیمی هستند که شما ده سال از آنها خبر نداشتید  ، شما لازم نیست در مورد دین و اخلاق بپرسید ولی در مورد پسر چیزی نمی دانید چون زمانی که ایشان را دیدید یک نوجوان بودند . در مورد سن و تحصیلات و سربازی و شغل می توانید بطور صمیمی سوال کنید. مشکل با  غریبه ها است . شما می توانید از غریبه ها بپرسید چرا شما ما را انتخاب کردید . مثلا می گویند ما دنبال خانواده متدین و محترمی می گشتیم که شما را به ما معرفی کردند . این یعنی اینکه خودشان خانواده متدین هستند که دنبال متدین  می گردند . اگر بتوانید معرفی را سوال کنید خیلی خوب است چون معرف شما را می شناسد و هر کسی را به شما معرفی نمی کند . اطلاعاتی در مورد دیانت آنها بدست می  آورید و سن و شغل و تحصیلات را هم می پرسید . به مادران عزیز توصیه می کنم در سوال کردن رودربایستی نکنید . این آینده فرزند شماست و اگر دقت کنید این بهترین جواب برای مادری است که به شما زنگ زده است .
    •  در مورد فضای خواستگاری و کسانی که باید در این جلسه حضور داشته باشند و در مورد پوشش دختر خانم  توضیح دهید .
      فضای خواستگاری همان منزل شما باید باشد و خانه را عوض نکنید . حتی اگر محله بدی هستید این کار را نکنید می توانید هجرت کنید . حالا ممکن است بنایی دارند و اعلام می کنند که ما بنایی داریم و در منزل خاله مان هستیم . این اشکالی ندارد . فضای خواستگاری باید آرام باشد . بچه ها در شب خواستگاری نباشند . تلویزون روشن نباشد . جوک ها و لطیفه ای بیجا که ممکن است به کسی بر بخورد ،  بحث های سیاسی داغ و مذهبی را مطرح نکنید . فضا باید آرام باشد حضرت رسول می فرمایند : در هوای داغ به خواستگاری نرویید . منظور این است که کلافه نباشید و آرامش داشته باشید . حضرت علی (ع) فرمودند : روز جمعه به خواستگاری بروید . یعنی یک روز غیر کار یکه دغدغه کار نداشته باشید . تشریفات خواستگاری را کم کنید . ارزش پسر شما با دسته گل گرانقیمت بالا نمی رود . پذیرایی آنچنانی نکنید . تا کار به بله برون نکشیده،   اعضای اصلی خانواده ، برای این جلسات کافی است . پوشش دختر باید رسمی تر باشد. در مورد پوشش چه پسر و چه دختر باید خودشان باشند . همان پوششی را داشته باشید که موقع بودن نامحرم دارید . کم و زیاد نکنید زیرا طرفین ، شما را با همین قیافه شناسایی می کنند . کم و زیاد نکنید تا دچار مشکل نشوید . دختر خانم شوخی نکند . آمیزه ای از متانت و صمیمیت . نه خیلی گرم و نه خیلی عبوس . چون آقایان از خانم های خشک و کم عاطفه خوششان نمی آید . چون رفتار مهم است . بعضی ها خیلی جدی هستند . ممکن است خواستگار بیاید و برود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند زیرا رفتار شما مهم است . 
    •  در جلسه خواستگاری ، دختر باید صحبت را آغاز کنند یا پسر ؟
      پسر باید آغاز کند . او صحبت را شروع می کند و شما گوش می کنید و اگر جایی حرفی داشتید ، صحبت  کنید . و اگر تمام حرفهای آقا را هم قبول داشتید ، باز یک چون و چرایی بکنید  . دربست حرفهای آقا را قبول نکنید . چون اگر آقا در رسیدن به شما  تلاش کند ، برای او جذاب تر خواهید بود . آقایان ، دخترانی را که در خیابان ، خود را راحت در اختیارشان می گذارند ، برای ازدواج انتخاب نمی کنند .  یکسری سوالات بین خانم و آقا مشترک است . اجازه بدهید آقا ، اول این سوالها را  مطرح کند . خانم به سوالها جواب مختصر میدهند و همان مورد را از آقا سوال می کنند . بعد به سوالات اختصاصی خانم می رسیم که مخصوص خانم است . خانم از آقا می پرسد .
    •  در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
      من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال  بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک  است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع  ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید .  آیا  تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
    •  در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
      من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال  بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک  است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع  ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا  تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
    •  در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
      من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال  بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک  است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه درمورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع  ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید  در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید .  آیا  تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟ 
      در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
      من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال  بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک  است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع  ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا  تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
    •  آیا  درست است  در جلسه اول خواستگاری ، دین دختر زیر سوال برود که متدین است یا خیر ؟
      خیر سوال باید در همین حد باشد که میزان پایبندی طرف به اعتقادات دینی مشخص شود. اینکه چطور مسلمان شدی و آیا تحقیق کرده ای یا خیر، سوال درستی نیست . بعضی ها جلسه خواستگاری را با جلسه گزینش برای استخدام اشتباه می گیرند . البته در گزینش های استخدامی هم نمی گویند شما چطور دین تان را انتخاب کرده اید ؟ اینها افراط است . ما در خواستگاری سوالاتی را مطرح      می کنیم که مربوط به زندگی آیند ه است .
    •  سوال هایی را بگویید که که خانم می تواند از آقا بپرسد .
      این سوال اختصاصی را از آقا بپرسید . شهر محل سکونت را از آقا بپرسید . حتی دائم یا موقت بودن را سوال کنید . چون متاسفانه مسکوت گذاشته میشود و بعد مشکل ایجاد میشود . وضعیت سکونت را بپرسید . آیا می خواهد مستقل زندگی کند یا می خواهد با خانواده اش باشد . جزئیات شغل را بپرسید  مثلا می گویند در بازار کار می کند . در بازار چه کارمی کند ؟ آیا مغازه دارد یا دلال است ؟ دلال چه چیزی است ؟ حالا یک وقت طرف الان کار ندارد مثلا دانشجو است یا هنرمند است . حتما     درباره شغل آینده اش سوال کنید . شغل مرد مهم است . ببینید شما می توانید با آن شغل کنار بیایید . چون بعضی از شغل ها ویژگی خاص دارد . مثلا طرف می خواهد هنر پیشه شود . این شغل خیلی سخت است . مثلا می خواهند مشاور باشند یا شغل نظامی داشته باشد . یا  می خواهد روحانی باشد .چون هرکس نمیتواند با این شغل ها کنار بیاید . خانم حتما در مورد تحصیل کردن یا کارکردن و حتی سطح تحصیل سوال کند . در مورد شغل هم از ایشان بپرسید که اجازه چه شغلی را به شما می دهند . در مورد خرج کردن آقا سوال کنید که نکند خسیس باشند . آیا مهمانی می دهند یا خیر ؟ یا در حد درآمد خرج می کند . 
    •  دختر تا چه حد باید از جزئیات زندگی خود به آقا بگوید ؟
      لازم نیست خانم و آقا وارد حریم خصوصی یکدیگر بشوند . در مورد گذشته و سابقه و جزئیات نباید وارد شوند . مسائل کلی زندگی زناشویی در آینده را مطرح می کنیم . یکسری مسائلی هست که باید گفته بشود . یک بیماری حاد جسمی و روحی که طرفین دارند ، یک اختلال روحی روانی و عصبی و افسردگی حاد و پرخاشگری عصبی وسواس شدید ، اعتیاد آقا ، ازدواج قبلی . ولی بیماری که ده سال پیش بوده و حل شده ، احتیاجی نیست که گفته شود . حتی لازم نیست سوال شود که آیا شما بیماری حاد داشته اید یا خیر . حالا یک افسردگی بوده و درمان شده و اثری از آن هم نیست . نباید گفت . ما وارد مسائلی که بوده و تمام شده نمی شویم . مثلا گناهی کرده و توبه کرده ، احتیاج نیست که این را بگوید مگر اینکه تبعی داشته باشد . در مورد بیماری حاد ، آخر جلسه اول بگویید . چون در آخر جلسه به یک جایی میرسید که طرف به دردتان می خورد یا خیر . دیگر اینکه آقایان در مورد کلیت مهریه صحبت کنند . آیا شما اعتقاد به مهریه کم یا زیا د یا متعادل دارید ؟ وارد رقم نشوید . رقم برای جلسه بله بران است . شما در جلسه اول جواب مستقیم یا غیر مستقیم ، چه منفی و چه مثبت ، نمی دهید . باید سوالات جمع بندی بشود و گفتگو و تحقیق بشود و بعد به جواب برسید . 
       
      آیا در جلسه خواستگاری مهم است که دختر و پسر بیماری مثل سنگ کلیه یا میگرن را بگویند ؟
      ما نمی توانیم موردی به شما جواب بدهیم . من یک جواب کلی به شما می دهم . عزیزان شما باید بیماری حاد ، که روی زندگی آینده شما اثر می گذارد را بگویید . بیماری مثل صرع و میگرن و سنگ کلیه را باید بگوییم . حالا بیماری حادی بوده و چند سال قبل بوده و تمام شده و هیچ اثری هم از آن باقی نمانده است و پزشک هم سلامت شما را تایید می کند ، این بیماری را نباید بگویید . چون روی زندگی شما اثری ندارد . بیمار یهایی که ممکن است همه داشته باشند مثل سرماخوردگی و سردرد معمولی را نگویید . افسردگی حاد را باید گفت . افسردگی معمولی را نیاز نیست که بگویید . حالا ممکن است عزیزی بیماری حادی دارند و دو هفته بیشتر طول نکشیده و خوب شده است. بیماری حاد باید بیشتر از دو هفته طول بکشد . پس موارد حاد را می گوییم و موارد غیر حاد را  نمی گویید .
    •  در کدام جلسه خواستگار ، موضوع بیماری را باید گفت ؟
      در آخر جلسه اول باید بیماری را گفت . یعنی آقا سوالات را می کند و بعد خانم سوال اختصاصی را می پرسد ممکن است این گفتگو دو ساعت هم طول بکشد . و د رآخر جلسه ، موضوع بیماری حاد را مطرح می کند . ما می گوییم در تماس تلفنی این را نگویید زیرا یک سر در زندگی شما است . و این مسئله خصوصی شما است . زیرا ایشان غریبه هستند . حالا اگر شما در آخر جلسه به این مطلب رسیدید که طرف به درد شما نمی خورد ، دیگر لازم نیست بیماری را بگویید چون نمی خواهید با او ازدواج کنید. و این مسئله خصوصی زندگی شما است . حالا اگر به این رسیدید که جواب شما مثبت است باید در آخر جلسه بگویید . پس در پایان جلسه اول ، بهترین زمان برای گفتن بیماری حاد است .
    •  آیا لازم است موضوع بیماری حاد یا ازدواج قبلی را به خانواده پسر بگوییم ؟
      چون این مسئله خیلی مهم است .باید به خانواده پسر بگویید . مسئله جزئی را به پسر   می گوییم و اگر خود پسر صلاح دانست به خانواده اش می گوید ولی بیماری حاد و ازدواج قبلی را خانواده باید بداند . بعضی ها اشتباه می کنند و این مسئله مهم را به پسر می گویند و از او تعهد می گیرند که به خانواده اش نگوید . این کار اشتباه است چون قضیه بعدا لو می رود . در ضمن خانواده می خواهد جمعی به نتیجه برسد . اگر این نکته را بداند ، باتوجه به این نکته جمع بندی می کنند و نظر می دهند  بعضی آقا پسرها به جهت عاطفی ، مطلب را به خانواده نمی گویند . مثلا از خانم خوشش آمده یا طرف به دلش نشسته و ممکن است با گفتن آن به خانواده ، خواستگاری بهم بخورد . متاسفانه لاپوشانی می کنند و بعد مشکل پیش می آید .
    • ادامه متن در ادامه مطلب...
    سامان امیری بازدید : 82 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
    • خواستگاران خوبی دارند ولی مادرم می گوید : باید کارشناسی ارشد بگیری و با دکتری ازدواج کنی . چه کار باید بکنم ؟
      برداشت ما این است که دختر خانم خودش دوست دارد ازدواج کند و رودربایستی میکند  ما گفته بودیم بهتر است آقا  از نظر تحصیلات ، یک درجه از دختر بالاتر باشد و الان که خواستگاران از شما بالاتر هستند خیلی خوب است . پدر و مادرها بدانند تحصیلات با ازدواج دختر خانم هیچ منافاتی ندارد و دخترخانم اگر بخواهند بعد از ازدواج هم تحصیلات خود را ادامه می دهند اگر پشتکار و همت داشته باشند و اگر همسرشان هم موافق باشند ، ادامه تحصیل منافاتی با ازدواج ندارد . برای دختران خوب است بعد از ترم دوم خواستگار قبول کنند ولی پسران باید شرایط ازدواج را داشته باشند چون همزمان دارند تحصیل می کنند و باید مخارج خانه را هم در بیاورند . بنابراین باید شرایط را داشته باشند .

    • دختر هیجده ساله هستم و درسم هم مانده است و فکر میکنم اگر ازدواج کنم  نمی توانم  درسم را ادامه بدهم . لطفا راهنمایی بفرمایید .
      قبلا گفته بودیم که ازدواج خانم ها با تحصیلات شان منافاتی ندارد . دختر من سال 83 وارد دانشگاه شدند و رشته ریاضی محص قبول شدند . سال 84 عقد کردند و سال بعد هم وارد زندگی مشترک شدند وسال بعد هم بچه دار شدند و وقتی درسشان تمام شد دخترشان یکسال و هشت ماهه بودند . این قابل توجه دخترانی است که می گویند نمیشود. الان دخترم هم برای فوق می خواهند اقدام کنند . البته برای پسرها باید حساب شده تر باشد زیرا آنها سربازی هم دارند و باید مخارج خانواده را هم پرداخت کنند و باید شرایط ازدواج را داشته باشند .
    سامان امیری بازدید : 63 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    دوست برادرم در کشوری دیگر زندگی می کند و از من خواستگاری کرده است. ولی مرا ندیده است و من هم ایشان را ندیده ام . آیا می توانم با ایشان ازدواج  کنم؟
    این همان ازدواج وکالتی است . جوانانی هستند که یه خارج از کشور رفته اند و امکان بازگشت ندارند و می خواهند ازدواج کنند . بنابراین به پدر یا برادر وکالت می دهند که از طرف ایشان به خواستگاری بروند و اسناد و مدارک را هم از طرف ایشان امضاء کنند . این وکالت شرعا اشکالی ندارد . با توجه به ازدواج که بحث مهمی است ، این کار  را نکنید . مگر اینکه ضرورتی باشد . چون ازدواج ، مهمترین اتفاق زندگی انسان است و در ضمن شنیدن کی بود مانند دیدن . شما باید ببینید . احساس آدم با دیدن  است که شکل می گیرد . یک زمانی معامله ماشین و خانه است و با توجه به شنیدن رنگ و سایز و شکل ، آنرا معامله می کنید . اگر دید آن چیزی که معامله کرده همان چیزی نیست که در مغزش بوده ، خیلی غصه نمی خورد . ممکن است وکالتی ازدواج کنند و وقتی آقا را می بییند ، اصلا این آقا ، در تصور خانم نمی گنجیده . بنظر من ازدواج آین قدر مهم است و ارزش این را دارد که آقا سفری را انجام بدهند و شما را از نزدیک ببینند . جلسه خواستگاری و تحقیق هم باشد . حالا اگر اضطرار است ، حتما چند ماه قبل با هم مکاتبه داشته باشند . ارتباط تلفنی داشته باشند ، عکس های به روز طرف را ببینند و داشته باشند و فیلم طرف را داشته باشند و برای عقد ، حتما بیایند . شتاب زده عمل نکنید. مدرک تحصیلی را دقت کنید و اگر آقا ازدواج قبلی دارد تحقیق کنید .
    سامان امیری بازدید : 56 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    • آیا در امر ازدواج اصرار و پافشاری ایراد دارد ؟
      خیر . اگر یک بار خواستگاری رفته اند و جواب قطعی نگرفته اند و یا اصلا زن اهل ناز است و مرد اهل نیاز . و ناز کردن آنها ایرادی ندارد . و اینکه شما دوباره تشریف ببرید ، عیب نیست چون شما اهل نیاز هستید . کسر شان شما نیست . در ضمن ممکن است شرایط عوض میشود و ممکن است بار دوم به شما جواب مثبت بدهند . ولی اگر جواب قطعی گرفته اید ، بنظر من صلاح نیست چون اصرارهای زیاد ، باعث میشود خانواده دختر در رودربایستی  قرار می گیرد . و ممکن است آبرویشان در خطر قرار گیرد و یا ترحم کنند . در ضمن این خلاف اقتدار و عزت مرد اس حتی اگر این ازدواج سر بگیرد و جالب این است که زن هم بطور غریزی ، مرد مقتدر را دوست دارد .   می گویند : اگر به خواستگاری رفتید ، اگر به شما جواب دادند ، بگویید : الحمدلله و اگر جواب ندادند ، بگوید:  الله اکبر . خدا بزرگ است و جای دیگر . شما قدرت انتخاب دارید . اگر در حد توان تلاش کردید و به جایی نرسیدید ، این را به حساب همان قسمت به معنی درست ، بگذارید . چون به صلاح شما نیست .

    •  سه سال پیش به خواستگاری رفتم و تمام شرایط را بررسی کرده بودم ولی پدر دختر خانم  به دلایل واهی ، مخالفت کردند . حالا بعد از سه سال باز می خواهم مجددا به خواستگاری بروم . نظر شما چیست ؟
      حتما این کار را بکنند . شاید سه سال پیش شرایط شما مطلوب نبوده و حالا پیشرفتی کرد ه اید . شاید خانواده دختر آن موقع شرایط ازدواج را نداشتند . در ضمن الان سن دختر خانم بالا رفته و الان شرایط آنها هم کمتر شده است . اینجا کاملا منطقی است که شما دوباره به خواستگاری بروید و نگویید که خلاف شان است . انشاء اله جواب      می گیرید .
    •  خواستگاری دارم که اصرار دارند سه روزه به محضر برویم و عقد کنیم و خانواده هم خبر دار نشود .آیا این درست است ؟
      یک موقع آقا مثلا عسلویه کار می کند و یک مرخصی کوتاه آمده و می خواهد زود کار 
      را تمام  کند . بنظر ما ازدواج آنقدر مهم است  که جا دارد  آقا  مرخصی  بیشتری بگیرد
       در مواردی نمیشود گفت : رایحه بدی دارد ولی در اینجا که می خواهند اقوام هم نفهمند
        کمی نگران کننده است . رایحه خوشی ندارد .عجله نکنید . تحقیق  کنید ببینید ماجرا
       چیست ؟
      دو سال است که به خواستگاری خانمی می روم و جواب رد می شنوم . چه کار کنم ؟
      ما گفتیم شما دو بار بروید نه هفده بار . من از کسانی که یک بار جواب منفی شنیده اند ، می خواهم یک بار دیگرهم به خواستگاری بروید ، ممکن است جواب مثبت بگیرید . ولی دو سال خواستگاری درست نیست چون شما باعث می شوید خانوداده دختر مأخوذ به حیا بشوند یعنی در رودربایستی بیفتند و برای آنها مشکل درست می کنید .
      شما با این اسرار ، احساس می کنند آبرویشان در خطر است و بگویند : دخترمان را بدهیم و برود . در ضمن این کار با عزت شما هم منافات دارد . شما اقتدار دارید . خیلی وقت ها قسمت ما نیست و ما می خواهیم آن را عوض کنیم
    سامان امیری بازدید : 59 یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
      اگر خواستگاری با موقعیت عالی باشد و دختر خانم یکسال از پسر بزرگتر است و نمی خواهد در ابتدا این را بگوید . آیا این کار اشکال دارد ؟
    سن مسئله مهمی است و باید حتما مطرح بشود . شما در تماس تلفنی لزومی ندارد که بگویید . بگذارید بیایند . چه بسا در شما ، ویژگی هایی ببینند و قبول کنند . البته ما    می گوییم سه تا هفت سال آقا بزرگتر باشد بهتر است . وقتی که می آیند در همان معرفی بگویید . بالاخره شما تا کی می توانید لاپوشانی کنید . در عقد شناسنامه ها دیده میشود . اگر بعدا بفهمند همسر این خانم سرخورده می شود . زیرا این نشانه دغل و فداکاری است . بیماری خاص سر خانوادگی شما ست . سن را همه می دانند . تا دیر نشده بگویید چون بعداً توجیحی ندارید .

    تعداد صفحات : 14

    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 65
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 64
  • بازدید ماه : 56
  • بازدید سال : 506
  • بازدید کلی : 48,761