loading...
اندیشه های دینی
sasail بازدید : 343 سه شنبه 01 مرداد 1392 نظرات (0)

وچیزهای زیادی هست،که نبودش رابه گردن خداوندمی اندازیم.

 آن لحظه آخرین سرنوشت،وقتی خودرابدست سرنوشت می سپاریم تانابودشویم؛ ناگهان خدا ظهور میکند...

وخدایی خدا،آن لحظه که مادست ازخدابودن میکشیم!!!آغازمی

شود...

زندگی باردیگرآغازمی شود...عذاب الهی پایان می یابد...

وفرشتگان رحمت او،هجوم می آورند........

سامان امیری بازدید : 278 دوشنبه 20 آذر 1391 نظرات (0)
و اهل دوزخ به خازنان جهنم گویند: از خدا بخواهید که روزی عذاب ما را تخفیف دهد. آنها پاسخ دهند: آیا پیغمبران شما با معجزات و ادله روشن برای [هدایت] شما نیامدند؟ دوزخیان گویند: آری آمدند [ما پیروی آنان نکردیم و بدین روز سیاه افتادیم.] پس خازنان جهنم گویند: اینک هر چه می خواهید دعا [و ناله] کنید که دعای کافران جز بر زبان و گمراهی نخواهد بود .

جهنم

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ عَلَیهَا مَلائکةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا یعْصونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ» (سوره تحریم آیه 6) ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگها هستند نگه دارید فرشتگانی درشت گفتار و سختگیر بر آن آتش موکلند هر چه خدا بگوید نافرمانی نمی کنند و همان می کنند که به آن مامور شده اند . 

 

فرشتگان عذاب و قیامت

جمعی از فرشتگان، واسطه در عذاب هستند. این گروه از ملائکه در عین آنکه ملائکه غضب و سخط می باشند؛ ولی در مواقف و مقاطعی مختلف، عذاب ربوبی را نیز جاری می کنند. جمعی از این فرشتگان اهل عذاب را هنگام مرگ و در برزخ، عذاب می کنند. گروه دیگری از ملائکه عذاب، پس از برزخ و در قیامت کبری، عذاب های ربوبی را برای اهل آن در مراتب مختلف می رسانند. البته اینکه این ها چندین نوع هستند و تعدادشان چه مقدار است، بر ما روشن نیست.

این آیه به روشنی نشانگر وجود فرشتگان عذاب در قیامت است. اینان موکل بر آتش دوزخ بوده و خیلی غلیظ و شدید اند و خشونت و شدت دارند. هیچ گونه مخالفتی نسبت به آنچه خداوند متعال امر فرموده نداشته و از آن تخطّی نمی کنند. در واقع به وسیله این گروه از فرشتگان جهنم، آتش و عذاب ها به اهلش می رسد. درباره ی عبارت تأمّل برانگیز «وقودها الناس و الحجارة» گفتنی است: سوخت و مایه ی آتش، گاهی هیزم، گاهی نفت و گاهی گاز است؛ ولی در این آیه، سوختِ آتش جهنم خود انسان و سنگ دانسته شده است.

 اینکه خود انسان مایه ی آتش خویش در دوزخ باشد، برای اهلش قابل تدّبر و تأمل است. مقصود از انسان در اینجا، مجموع عالمی است که انسان برای خویش ساخته است؛ یعنی، مجموعه آنچه که بدن و روح توأم با خویش به عالم قیامت برده اند(نه خالص بدن یا روح او) . به بیان دیگر مجموعه ی اوصاف، اخلاق، عقاید و اعمال او، سوخت آتش دوزخ است. تمام افکار و عقاید باطل، کارهای فاسد و خلاف و خلق های رذیله، نیت های پلید و همه و همه و...، عالم انسان دوزخی و مایه ی آتش جهنم او است.

بدکاران هم آنجا سخت در عذاب آتش جهنم مخلدند و هیچ از عذابشان کاسته نشود و امید نجات و خلاص ندارند و مابه آنها ظلم و ستمی نکردیم، لیکن آنان خود مردی ستمکار و ظالم بودند و آن دوزخیان، مالک دوزخ را ندا کنند: ای مالک! از خدای خود بخواه که ما را بمیراند تا از عذاب برهیم. [او] جواب دهد: شما در این عذاب همیشه خواهید بود[و هرگز رهایی نخواهید یافت]. ما راه خدا و آیین حق را برای شما مردم آوردیم؛ ولیکن اکثرتان از حق کراهت و اعراض داشتید

ما الان در تاریکی به سر می بریم و نمی توانیم شکل و حقیقت اصلی اعمال، ‌عقاید و افکار خویش را ببینیم. با آمدن قیامت و تابیدن نور الهی - که نافذترین نورها است - عمق و حدود کامل و حقیقت نیت ها، افعال، عقاید و اوصاف ما مشخص و آشکار خواهد شد؛ به طوری که تمامی انسان ها از یکدیگر متمایز می گردند و حقیقت روح و بدنشان با تمامی اوصاف و افعال و عقاید از یکدیگر مشخص می شود. قرآن به این اشراق نوری در قیامت اشاره کرده، می فرماید: «وَ أَشرَقَتِ الأرْض بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکتَابُ» (زمر ، آیه 69). ؛ «و زمین به نور پروردگارش روشن می گردد، و کارنامه [اعمال در میان‏] نهاده شود».

«وَ سِیقَ الَّذِینَ کفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَت أَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِکمْ رُسلٌ مِنکمْ یتْلُونَ عَلَیکمْ آیاتِ رَبِّکمْ وَ ینذِرُونَکمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَذَا قَالُوا بَلى وَ لَکنْ حَقَّت کلِمَةُ الْعَذَابِ عَلى الْکافِرِینَ»  (همان، آیه 71) ؛ «و [آن روز] آنان که به خدا کافر شدند، فوج فوج به جانب دوزخ رانده شوند و چون آنجا رسند، درهای جهنم به رویشان بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند: مگر پیغمبران خدا برای هدایت شما نیامده و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟! جواب دهند: بلی ولیکن افسوس که ما به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب [کردیم] و وعده ی عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید».

این آیه نیز ناظر به فرشتگان عذاب در آخرت است؛ ولی از آنان تعبیر به «خازنان دوزخ» کرده است.

«وَ قَالَ الَّذِینَ فى النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکمْ یخَفِّف عَنَّا یوْماً مِنَ الْعَذَابِ • قَالُوا أَوَلَمْ تَک تَأْتِیکمْ رُسلُکم بِالْبَینَاتِ قَالُوا بَلى قَالُوا فَادْعُوا وَ مَا دُعَاءُ الْکافِرِینَ إِلاَّ فى ضَلالٍ» (غافر، آیه 49 و 50 ).

«و اهل دوزخ به خازنان جهنم گویند: از خدا بخواهید که روزی عذاب ما را تخفیف دهد. آنها پاسخ دهند: آیا پیغمبران شما با معجزات و ادله روشن برای [هدایت] شما نیامدند؟ دوزخیان گویند: آری آمدند [ما پیروی آنان نکردیم و بدین روز سیاه افتادیم.] پس خازنان جهنم گویند: اینک هر چه می خواهید دعا [و ناله] کنید که دعای کافران جز بر زبان و گمراهی نخواهد بود».

 

جهنم

مالک، خازن اصلی دوزخ

به نظر می رسد در مرتبه ی بالاتر، ملک و فرشته ای وجود دارد که خازن اصلی جهنم است و فرشتگان عذاب و خازنان دوزخ، جناحهای این ملک و فرشته بوده و تحت فرمان او هستند. از این فرشته ی برتر در قرآن، تحت عنوان «مالک» یاد شده است:

«إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فى عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ • لا یفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسونَ • وَ مَا ظلَمْنَهُمْ وَ لَکن کانُوا هُمُ الظلِمِینَ • وَ نَادَوْا یمَلِک لِیقْضِ عَلَینَا رَبُّک قَالَ إِنَّکم مَّکثُونَ • لَقَدْ جِئْنَکم بِالحَْقِّ وَ لَکنَّ أَکثرَکمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ» (زخرف ، آیه ی 74 - 78).

«بدکاران هم آنجا سخت در عذاب آتش جهنم مخلدند و هیچ از عذابشان کاسته نشود و امید نجات و خلاص ندارند و مابه آنها ظلم و ستمی نکردیم، لیکن آنان خود مردی ستمکار و ظالم بودند و آن دوزخیان، مالک دوزخ را ندا کنند: ای مالک! از خدای خود بخواه که ما را بمیراند تا از عذاب برهیم. [او] جواب دهد: شما در این عذاب همیشه خواهید بود[و هرگز رهایی نخواهید یافت]. ما راه خدا و آیین حق را برای شما مردم آوردیم؛ ولیکن اکثرتان از حق کراهت و اعراض داشتید».

رسول گرامی اسلام در معراج وقتی مالک را، دید تعجب کرد! آن حضرت در این سفر معنوی ، هر موجودی را در عوالم مختلف مشاهده می کرد، ‌او را در حالت سرور و بهجت می دید؛ ولی چهره ی مالک گرفته و خشمناک بود و هیچ بشاشیت و سرور در آن نبود. از جبرئیل پرسید: این فرشته کیست؟ او پاسخ داد: مالک است، حضرت فرمود: می شود گوشه ای از آتش دوزخ و خازن بودن خویش را بر جهنم بنمایاند؟! جبرئیل از مالک خواست و او گوشه ای از آن حقیقت را ارائه کرد. گفته شده است: پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم ) بعد از مشاهده ی آن صحنه دهشتناک، تا آخر عمر نخندید. (بحارالانوار، ج 8، باب 24، ص 284).

 

نوزده نگهبان

در آیه ی دیگری تعداد خازنان و نگهبانان نوزده عدد مطرح شده است. به نظر می رسد اینان واسطه میان خازن اصلی (مالک) و خازنان مرتبه ی پایین تراند که تعدادشان کثیر و بی شمار است. در واقع آنان جناحهای مالک و تحت فرمان او هستند و در عین حال فرماندهی جناحهای مراتب پایین تر را بر عهده دارند. امّا چرا عدد این گروه نوزده بوده نه بیشتر یا کمتر؟ قرآن با تعبیری دقیق و تأمل برانگیز حکمت این مسأله را بازگو کرده است:

«عَلَیهَا تِسعَةَ عَشرَ • وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَابَ النَّارِ إِلاّ مَلائکةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلاّ فِتْنَةً لِلَّذِینَ کفَرُوا لِیستَیقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ وَ یزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَ لا یرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیقُولَ الَّذِینَ فى قُلُوبهِم مَرَضٌ وَ الْکافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کذَلِک یضِلُّ اللَّهُ مَن یشاءُ وَ یهْدِى مَن یشاءُ وَ مَا یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلاّ هُوَ وَ مَا هِىَ إِلاّ ذِکرَى لِلْبَشَرِ» (مدثر ، آیه ی 30 و 31).

«بر آن آتش [دوزخ] نوزده تن [فرشته ی عذاب] موکل اند و ما خازنان دوزخ را غیر فرشتگان عذاب قرار ندادیم و عدد آنها را جز آزمایشی برای کسانی که کافر شده اند، قرار ندادیم، تا آنان که اهل کتاب اند، یقین به هم رسانند، و ایمان مؤمنان افزون گردد، و آنان که کتاب به ایشان داده شده و [نیز] مؤمنان به شک نیفتند، و تا کسانی که در دل هایشان بیماری است و کافران بگویند: «خدایا از این وصف کردن چه چیزی را اراده کرده است؟ این گونه خدا هر که را بخواهد بی راه می گذارد و هر که را بخواهد هدایت می کند، و [شماره ی] سپاهیان پروردگارت را جز او نمی داند، و این [آیات] جز یادی برای بشر نیست».

- خداوند متعال در این آیات حکمت نوزده بودن ملک را آزمایشی برای کافران و مؤمنان می داند. در مواجهه کافران با این مسأله،بر شک و تردید آنان افزوده شده و گمراه تر می شوند و مؤمنان در برخورد با این موضوع، یقین و ایمانشان بیشتر گشته و در مسیر هدایت، به مراتب برتری راه می یابند و این آزمایش از سنن الهی به شمار می رود.

ما الان در تاریکی به سر می بریم و نمی توانیم شکل و حقیقت اصلی اعمال، ‌عقاید و افکار خویش را ببینیم. با آمدن قیامت و تابیدن نور الهی - که نافذترین نورها است - عمق و حدود کامل و حقیقت نیت ها، افعال، عقاید و اوصاف ما مشخص و آشکار خواهد شد؛ به طوری که تمامی انسان ها از یکدیگر متمایز می گردند و حقیقت روح و بدنشان با تمامی اوصاف و افعال و عقاید از یکدیگر مشخص می شود

- عبارت «و ما یعلم جنود ربک الا هو» این حقیقت ژرف را خاطر نشان می سازد که انسان ها از حقیقت فرشته ها، بافت وجودی آنان، اوصاف آنها، آثار وجودی شان، نوع یا انواع وساطتشان، ابعاد وجودی آنها و... بی خبراند و در واقع این مسائل برای آنان مجهول است و چیزی که حقیقتش در این حد برای انسان معلوم نباشد، دیگر جایی برای پرسش درباره ی عدد آن باقی نمی ماند؛ زیرا این پرسش زمانی معنا می یابد که تمامی ابعاد و حقیقت وجودی آنان، برای آدمی روشن باشد تا در رتبه ی بعد از مقدار و کمیت آن سؤال کند.

در برخی از آیات قرآن، فرشتگان عذاب الهی در دوزخ به عنوان مخاطب مطرح نشده و اسمی از آنان برده نمی شود. این عدم تصریح بیانگر شدت غضب الهی در مقام جلال است که باید از آثار سهمگین و عذاب دهنده ی آن، به خود حضرت حق پناه برد! مانند آیه ی ذیل:

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ • ثُمَّ الجَحِیمَ صَلُّوهُ • ثُمَّ فى سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فَاسلُکوهُ • إِنَّهُ کانَ لا یؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ • وَ لا یحُضُّ عَلى طَعَامِ الْمِسکینِ» (حاقه ، آیات 30-34).

«بگیرید و به زنجیرش بکشید و میان آتشش بیندازید. پس در زنجیری که درازی آن هفتاد گز است، در بندش کشید[سلسله زنجیری که اگر مقداری از آن را به تمام کوه بگذارند، ‌همه را می سوزاند. واقعاً طاقت ما چقدر است؟ آیا از کوه محکم تریم] چرا که او به خدای بزرگ نمی گروید و به اطعام مسکین تشویق نمی کرد».

در این آیه به فرشتگان عذاب - که مخاطب اصلی گرفتن، زنجیر کشیدن و... هستند - ‌تصریح نشده است؛ از این عدم طرح شدت مقام غضب الهی فهمیده می شود. از عبارت پایانی آیه به خوبی مشخص می شود که دو گروه، مورد شدت غضب خداوند قرار دارند: 1.کافران

 2.کسانی که برای رسیدگی و اطعام مساکین کوششی نکرده و دیگران را به آن تشویق نمی کردند. بر این اساس اگر ما نیز در راه رسیدگی به مساکین و نیازمندان کوتاهی کنیم و هیچ قدمی در این راه بر نداریم، یا توجهمان اندک باشد، مشمول شدت غضب الهی خواهیم گشت (هر چند کافر نیستیم) ولی از عواقب درد آور و سنگین آن در امان نخواهیم بود!!

فرآوری : محمدی

بخش قرآن تبیان

سامان امیری بازدید : 238 سه شنبه 21 شهریور 1391 نظرات (1)
ملائکه عذاب و خازنان جهنم (مدثر/31) «ماموران دوزخ را فقط از فرشتگان قرار دادیم و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم تا اهال کتاب یقین کنند و بر ایمان مومنان بیافزایند و اهل کتاب و مومنان تردید به خود راه ندهند و بیمار دلان و کافران بگویند: خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟! آری خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می کند و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی داند و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست.» تعداد ملائکه عذاب علیها تسعة عشر.( مدثر/30) ماموران جهنم، 19 نفر هستند. علت اینکه عدد 19 را گفته و نه بیشتر و نه کمتر برای این است که در کتابهای یهود و نصاری تعداد ماموران جهنم 19 نفر آمده، قران هم این عدد را بکار برده تا مشرکان با دیدن این عدد به قرآن، ایمان بیاورند. و لذا در همین آیات هم فرموده که: ما بیان این عدد را مایه آزمایش کفار و مشرکان قرار دادیم. تعداد اصلی ماموران دوزخ را غیر از خدا کسی نمی داند. بعضی هم گفته اند که: عدد19 بدین جهت است که آخرین عدد آحاد،9 است و اولین عدد کثیر هم 10 است. لذات خداوند آخرین و بزرگترین عدد و کوچکترین عدد کثیر را آورده که معنایش تعداد زیاد است. بعضی از مفسرین هم گفته اند که: 19 نفر، سران و بزرگان ملائکه عذابند اما، ماموران پایین تر را خدا می داند چند نفرند. این دو معنا هر دو با آیه 31 سوره مدثر سازگار است که گفته تعداد آنان را خدا می داند. شکل و شمایل و عملکرد ملائکه عذاب « ان جهنم کانت مرصادا»( نبا/21) جهنم در کمین گنهکاران است. بعضی گفته اند: مراد این است که ملائکه عذاب در کمین اینان هستند تا به دستورات الهی عمل کنند. علیها ملائکة غلاط شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یومرون(تحریم/6) بر آتش جهنم مامورانی از ملائکه گمارده شده اند که خیلی خشن و سخت گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را که فرمان داده شده اند به طوری که کامل اجرا می نمایند. ملائکه عذاب و مخصوصا خازن و مالک جهنم را خداوند از غیظ و غضب و خشم خودش آفریده که خیلی بدترکیب و بد قیافه و خشن و خیلی بد اخلاق هستند و از چشمانشان برق می جهد و از دهانشان آتش بیرون می آید و هرگز خنده بر لبنشان نقش نمی بندد و هرگز شوخی نمی کنند. پیامبر اکرم وقتی در معراج از جهنم بازدید می کرد با دیدن خازن جهنم از او ترسید. ملائکه عذاب منتظر دستور الهی هستند تا اهل عذاب را به اشد عذاب برسانند. هر چه اهل عذاب خواهش و التماس می کنند که ازخداوندبخواهید مقداری عذاب ما را تخفیف دهد؛ می گویند: ما نمی خواهیم و اجازه چنین در خواستی را هم نداریم خودتان بخواهید. « قدرت فرشتگان عذاب به قدری زیاد است که هر کدام از آنان قدرت بلند کردن هفتاد هزار نفر را دارند که بلند می کنند و به طرف جهنم پرتاب می نمایند. و در دست هر یک گرزی آهنین و آتشین است تا بر سر اهل عذاب بکوبند.» (اقتباس از باب النار بحار، ج8) ملائکه عذاب در پاسخ به دستور خداوند برای عذاب اهل جهنم که فرموده: حدوده فغلوه ثم الجحیم صلوة ثم فی سلیلة ذرعها سبعون ذراعا فاسلکوه( الحاقه/ 30-32) هفتاد هزار ملک حرکت می کنند و اهل آتش را با غل و زنجیری که طولش 70 ذراع است بسته به طرف جهنم می کشند. و در بعضی از روایات است که: اینان از عذاب کردن اهل آتش لذت می برند؛ چون هم اطاعت از خداوند است و هم اذیت دشمنان خدا. خازن و مالک جهنم امام باقر علیه السلام می فرماید:« هنگامی که پیامبر اکرم به معراج رفت به هیچ آفریده ای از آفریدگان خداوند نمی گذشت مگر اینکه با لطف و سرور و خوش رویی با آن حضرت بر خورد می کردند، تا اینکه به آفریده ای برخورد کرد التفات و توجهی به حضرت نکرد و چیزی نگفت. پیامبر او را بسیار عبوس و چهره درهم کشیده یافت. به جبرئیل گفت: من تا کنون به هیچ مخلوق برخورد نکرده ام مگر اینکه با خوش رویی و ملاطفت و شاید با من برخورد کرده جز این، این کیست؟ جبرئیل گفت: این مالک و خازن جهنم است، خداوند او را چنین آفریده است. (امالی صدوق، ص357) در روایت دیگری چنین نقل شده: «پیامبر اکرم فرمودند. به ملکی از ملائکه رسیدم که بزرگتر از او ندیده بودم اما خیلی کریه المنظر و بد چهره و غضب لود بود به جبرئیل گفتم: ای جبرئیل! این کیست که من از او ترسیدم؟ جبرئیل گفت: حق داری از او بترسی همه ما از او می ترسیم، این کالک و خازن جهنم است که هرگز نخندیده است و از آن روز که خداوند او را متولی جهنم کرده هر روز غیظ و غضب و خشم او بر دشمنان خدا و اهل معصیت زیادتر می شود تا اینکه خداوند به وسیله او از دشمنان خدا و اهل معصیت انتقام میگیرد. اگر بنا بود او به روی احدی بخندد به روی تو می خندید اما نمی خندد.» (بحار،ج8، باب النار؛ کفایة الموحدین، مبحث جهنم.)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 65
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 52
  • بازدید سال : 502
  • بازدید کلی : 48,757