loading...
اندیشه های دینی
سامان امیری بازدید : 102 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دوسال است که عقد کرده هستم و شوهرم تا سه سال دیگر هم نمیتواند شرایط ایده ال زندگی را فراهم کند ، چه باید بکنم ؟

  • یعنی ایشان انتظار دارند که همسرشان ، در مدت عقد تمام امکانات را فراهم کنند . این شرایط ایده آل خیلی لازم نیست و فرمودند : میخواهند سه سال دیگر به شرایط ایده ال برسند . این یک آرمان گرایی هست و اختلال است . این یک اختلال روان شناختی آرمان گرایی است و اینکه هیچ یا همه ، این مشکل درست میکند .لازم نیست . ما باید در حدی ، امکانات اولیه را داشته باشیم و بعد وارد زندگی بشوییم و آرام آرام زندگیمان را بسازیم . این خودش لذت دارد . من بارها عرض کرده ام اگر شما انتظار دارید که همه نیازهایتان را با قبل از ورود به زندگی رسمی برآورده کنید و دیگر هیچی کم و کسر نداشته باشید ، دیگر چه انگیزه ای برای تلاش و کار دارید ؟ بویژه که مرد اصلا بطور فطری دوست دارد که زحمت بکشد ، تلاش کند و نیازهای اولیه همسرش را برآورده بکند . وقتی شما همه این نیازها منزل و ماشین و ... را برآورده کردید ، شاید دیگر انگیزه ای نداشته باشید . این فکر خوبی نیست . گذشته از اینکه دو سال عقد هستید و سه سال دیگر هم میخواهید ادامه بدهید،  خوب اینجا زمان عقد خیلی طولانی میشود یادم می آید ، گفته بودیم دوران عقد حداقل شش ماه ، مطلوب یکسال و حداکثر دو سال است .مگر اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد . قطعا پنج سال زمان زیادی است و واقعاً مشکل درست میکند . ممکن است بیشتراز دوسال هم باشد اما باید دلیل منطقی و عقلانی داشته باشد نه دلیل ایشان که منطقی و عاقلانه نیست . چرا طولانی نشود ؟ اول اینکه خانم و آقا از هم خسته میشوند زیرا یک حالت برزخ است نه مجردند نه متاهل . دوران برزخی است و خسته میشوند و برای خانواده دختر سختی دارد . شما میخواهید به منزل دختر خانم بروید . در بیشتر فرهنگ ها اجازه نمیدهند دختر خیلی برود و محدودیت هایی است ، پس دچا رمشکل میشوید . شما دو عزیز ، نقطه ضعف هایی دارید ، در این دو سال این نقطه ضعف ها پر رنگ میشود ، ممکن است در شما تردید ایجاد کند . ما موارد اینجوری داشتیم . حالا با این ازدواج های دیر رس که با سن بالا ازدواج میکنند ، شما فکر نمیکنید نشاط و شادابی تان  کمتر میشود و در خانم های محترم ،  در سن بالا بارداری سخت میشود.
    لذا من توصیه ام این است که به این فکر نکنید . چون برای شما مشکل ایجاد خواهد کرد . این سوال ، هم به درد کسانی که عقد کرده اند ، می خورد و هم به درد  خانم و آقای مجرد . این حرفها برای شما هم هست . نشاط و شادانی و فاصله سنی شما هم به فکر خودتان باشید . ازدواجتان را به تأخیر نیندازید. این آقا هم نباید ازدواجش را به تاخیر بیندازد . فرانسویان جمله قشنگی دارند : ازدواج ، زودش مشکلی بزرگ است و دیرش ، مشکلی بزرگتر است . واقعا مشکل بزرگتری است از این فکر آرمان گرایی بیرون بیاید و  سر زندگیتان  برویید .
  •  

    •  شوهرم از خرج زندگی میترسد و میگوید : عقدمان باید پنج سال طول بکشد . لطفا راهنمایی بفرمایید.
    • این هم همان سوال قبلی است به دلیل آرمان گرایی است و ایشان به خاطر خرج است همه مشکلاتی که برای قبلی گفتم هست و یک فرق جدی این مورد با مورد قبلی دارد . قبلی بخاطر رسیدن به یک زندگی ایده ال می خواستند که ازدواجشان را ، چند سال به تاخیر بیندازند ولی این آقای محترم از ترس مشکلات عادی میخواهند ازدواجشان را به تاخیر بیندازند . این یک معرفتی ایجاد میکند و یک جورهایی هم بی اعتمادی به خداوند است . جالب نیست و این نگران کننده است . خدا خودش در بحث ازدواج قول داده : از فضلش ، زوج های جوان را بی نیاز میکند . خودش میفرماید : و ان یکونوا فقراءیغنمهم اله من فضله. واقعا بی نیازمیکند . نمی دانم چرا گاهی ایمانمان به قول های خداوند کم رنگ میشود .
       شما که در دوران عقد هستید و می خواهید وارد زندگی بشویید ف می ترسید و جوانانی که می خواهند ازدواج کنند ، اگر یکی از افراد پولدار فامیل بگوید شما دست خانمت را بگیر و برو ، من هوایت را دارم یا به جوان مجرد بگویند تو ازدواج کن من هوایت را دارم ، همینکه آقای پولدار گفته ،  دلگرم میشود . حالا معلوم نیست به قولش عمل کند و ضمانت حقوقی هم ندارد . همین کلمه طرف را دلگرم میکند و طرف اقدام میکند .عزیزان خدای بزرگ و مهربان که غنی است و توانمند است در قرآن قول میدهد چرا دلگرم نمیشوید من نظرم این است اقدام بفرمایید از مشکلات مادی نترسید.
      شما باید یک امکانات اولیه مادی داشته باشید بعد وارد زندگی بشوید و خودتان زندگیتان را بسازید .البته سختی هایی خواهید داشت . من میگویم به خدا اعتماد کنید ، قول داده است . البته نه اینکه شما وارد زندگی بشوید و دیگر هیچ مشکلی نداشته باشید ،  سختی نداشته باشید ، این یک واقعیتی است بالاخره زندگی زناشویی سختی هایی دارد . اولا این سختی ها آدم را میسازد و در مسیر تکامل ، سختی ها آدم را پخته میکند و باعث میشود که استعدادهای نهفته انسان بروز پیدا کند و از استعداد هایش استفاده کند و شما آرام آرام زندگیتان را می سازید و این لذت بخش است . از بزرگترها یی بپرسید ، که با سختی شروع کرده اند و حالا که یک زندگی راحتی دارند ، برمیگردند و به سختی ها نگاه میکنند ، می بینند این سختیها واقعا خودش یک شیرینی هایی داشت . من سختی هایی که در زندگی داشته ام ، حالا که یک زندگی مطلوبی دارم ، وقتی به این سختی ها برمیگردم ، یادآوری این ها برایم شیرین و لذت بخش است. مهم این است که شما همسرتان را دوست دارید و بین شما صمیمت حاکم است و این کافی است . ولی فقط عشق کافی نیست ، یک امکانات اولیه مادی هم اگر دارید کافی است . مهم آن عشق و صفا و صمیمیت است که سختی ها را قابل تحمل میکند . آلمانی ها میگویند : اگر زن و مرد همدیگر را  بخواهند میتوانند در کلبه خرابه ای باهم زندگی کنند . مهم این است  همدیگر را بخواهند ، به خدا توکل کنید .کسی که به خد ا توکل میکند برایش کافی است وحشت نکنید و نگران مشکل مادی نباشید . این ها مبتنی بر تجربه است و در همه زندگی ها اتفاق افتاده است .

     

    • پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
    • معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است.  اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما  خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما  دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا  اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود  دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه  کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.
    ارسال نظر برای این مطلب

    کد امنیتی رفرش
    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 65
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 140
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 174
  • بازدید ماه : 373
  • بازدید سال : 823
  • بازدید کلی : 49,078