loading...
اندیشه های دینی
سامان امیری بازدید : 113 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

اگر دختر خانم خواستگارانی داشته باشد که بطور رسمی به خواستگاری آمده باشند  و این خواستگاری ها به ازدواج منتهی نشده باشد ، آیا لازم است به خواستگاران بعدی درباره ی  آنها صحبتی بکند ؟
خیر در اینجا اصلا گفتن ندارد . دنیای خواستگاری با دنیای ارتباط قبل از ازدواج متفاوت است . در مورد این روابط ناشایست گفته بودم که اگر عده ای از آن خبر دارند ، باید آنرا به خواستگار بگویید ولی در مورد خواستگاری این جوری نیست . اگر شما پنجاه تا خواستگار داشته اید و یا پنجاه مورد خواستگاری رفته اید ، اصلا گفتن ندارد . نه تنها لزومی ندارد بلکه ترغیب می کنیم اصلا نگویید . زیرا گفتن آن مشکل دارد زیرا یکی از عوامل بدبینی هایی که در زندگی ایجاد میشود همین گفتن خواستگارها ست . حتی اگر خواستگاری شما به بله برون هم کشیده باشد یعنی فرایند خواستگاری شروع شده باشد و سه ماه هم طول کشیده باشد و مسیر را هم طی کرده باشید وبه بله برون هم رسیده باشید و بعد بهم بخورد ، این هم گفتن ندارد . چون خواستگاری نقص نیست . خواستگاری رفتن عیب نیست . خواستگار آمدن برای خانم عیب نیست . این ها ضوابط خواستگاری بوده و شرع رعایت شده ، نقص و عیبی نیست . نه تنها لزومی ندارد که بگویید بلکه اگر بگویید مشکلات دارد . مگر اینکه در این فرایند خواستگاری صیغه محرمیتی خوانده باشید که این قضیه اش فرق می کند . یک صیغه محرمیت موقتی خوانده شده و دیگران هم می دانند و اگر این جوری شد ، این را باید گفت . البته من با این صیغه ها با ادله ای موافق نیستم . حالا بعضی ها این کار را می کنند و متاسفانه مشکلاتی هم برایشان ایجاد میکند . حالا اگر این جوری شد ، این حتما باید گفته شود . پیامکی داشتیم که آقایی گفته بودند که از وقتی فهمیده ام که خانمم قبل از من خواستگار داشته ،  دچار بدبینی شده ام یا خانمی پیامکی داده بودند که از وقتی فهمیده ام که شوهرم با خانمی قول و قرار ازدواج گذاشته بودند ولی به ازدواج نرسیده ، من به او بدگمان   شده ام . آخر این چه بدبینی است ؟ چرا این کار را می کنید ؟ عزیزان بیایید سعه صدرمان را بیشتر کنیم ، دل هایمان را دریایی تر کنیم ، خواستگاری رفتن و خواستگار آمدن عیب نیست . گفتن ندارد مگر همان صیغه محرمیت که عده ای هم از آن خبر داشته باشند که در اینجا حتما باید گفت زیرا اگر نگفته نشود و طرف بعدا بفهمد که صیغه ی محرمیت خوانده شده است ، اثبات این خیلی سخت است که بگوییم  این صیغه در حد گفت و گو در فرایند خواستگاری بوده است . دوره ی نامزدی به معنای حقوقی با نامزدی که مردم بعد از عقد می گویند تفاوت دارد ولی اگر حتی به دوره نامزدی قبل از محرمیت هم برسد ، گفتن ندارد . در حقوق مدنی از لحظه ی خواستگاری تا قبل از عقد را دوره ی نامزدی می گویند . هر چه تا قبل از عقد اتفاق بیفتد ،  گفتن ندارد . حالا اگر آقا یا خانم از هم سوال کنند که شما قبلا خواستگار داشته اید یا نه ؟ البته این سوال بیجایی است ولی صادقانه بگویید من مثلا سه تا خواستگار داشته ام . این با ارتباط قبل از ادواج فرق دارد زیرا آن رابطه ناشایست بوده و کسی نمی داند و طرف هم توبه کرده است پس گفتن ندارد ولی گفتن خواستگار اشکالی ندارد . در مورد صیغه خواندن چند اشکال وجود دارد . اصلا چرا این صیغه را می خوانند ؟ حالا خواستگاری انجام شده و از زمان نامزدی تا قبل از عقد رسمی صیغه عقد موقت  میخوانند . بعضی ها در دوره نامزدی به معنای حقوقی از خواستگاری تا عقد دائم که به آن دوره ی نامزدی میگوییم ، می خواهد سه سال باشد . در مناطق جنوبی کشور ما نامزدی های دو الی سه ساله مرسوم است . چون این دوره طولانی است یک عقد موقت می خوانند تا به عقد دائم برسند . من با این نوع نامزدی ها مخالف هستم . چون واقعا مشکلات دارد . خیلی خیلی مشکلات ایجاد میکند . پس دلیلی ندارد که شما این دوره را این قدر طولانی کنید و مجبور بشوید عقد موقتی بخوانید . دوره نامزدی تا سه ماه خوب است و بیشتر از آن خسته کننده میشود و نقاط ضعف برجسته میشود و انسان به وسوسه و تردید می افتد و بعضی از خانواده های مذهبی برای همین سه ماه هم این کار را می کنند و عقد موقتی می خوانند تا اینها در کلام و نگاه راحت باشند و بتوانند ارتباط راحت تری برای شناخت بیشتر پیدا بکنند . با توجه به مشکلاتی که پیش می آورد ، بنده می گویم چه لزومی دارد که این کار را می کنید ؟ شما که متدین هستید و بچه هایتان اهل رعایت هستند و میتوانند با رعایت ضوابط شرع با هم حرف بزنند و بهم نگاه بکنند و ضوابط شرع را هم رعایت بکنند و تبادل فکر بکنند و شناخت پیدا بکنند و نیازی هم به صیغه محرمیت نیست . بعضی ها تا نامزدی هم می آیند و وقتی می خواهند عقد دائم بکنند ، می بینند فرصت مناسبی برای جشن نیست مثلا تالار نیست و یا ... و میگویند از حالا تا آن موقع یک عقد موقت می خوانیم . من میگویم لازم نیست عقد همراه با جشن باشد . چه لزومی دارد ؟ شما محضر برویید و عقد بکنید و جشن تان را برای دو ماه دیگر بگذارید . این ها انگیزه های عقد موقت است . من به چند دلیل با آن مخالف هستم . اول اینکه تعهد ایجاد میکند . اینها وقتی عقد موقت میشوند یک جورهایی زن و شوهر بحساب می آیند و ما ترس داریم که در فرایند خواستگاری آقا برسد به اینکه این طرف مناسبش نیست و این ازدواج به صلاح نیست ولی یک جورهایی احساس تعهد می کند و اگر بخواهد آنرا     بهم بزند احساس گناه می کند و این باعث میشود که ازدواجی بکند که خواسته اش نیست . دوم اینکه علقه و محبت ایجاد میکند . امام صادق (ع) می فرماید : وقتی بین زن و مردی صیغه ی محرمیت  خوانده میشود ، خدا فرشته ای دارد که آن فرشته باعث محبت بین آن زن و مرد  میشود . در اینجا نگفته اند که صیغه دائم باشد یا موقت و بنابراین در اینجا محبت و علقه پیش می آید . و ممکن است جوانان دست از اصولشان بر دارند . این صیغه اثر متافیزیکی دارد و احساس ها را نسبت بهم عوض می کند مثلا مادر زن داماد را مثل پسرش دوست دارد و او را می بوسد . سوم اینکه پرونده ی دختر خانم سیاه میشود . اگر به ازدواج منتهی نشود . حالا اگر به خواستگار بعدی نگوید که بعدا       می فهمد و اگر بگوید طرف باورش نمیشود که در حد گفتگو بوده است و می گوید اینها زن و شوهر بوده اند و شاید ارتباطات دیگری هم داشته اند . خیلی از خانواده های دختر تلقی شان این است که وقتی ما عقد موقت کردیم این به عقد دائم منتهی میشود . آخر چه کسی این ار گفته است ؟ ما خیلی موارد داریم که منتهی به عقد دائم نشده است . چون مهریه ی درست و حسابی ندارد و جایی هم ثبت نمیشود و بار حقوقی ندارد و دختر خانم و خانواده اش لطمه می خورند . بوده که بعضی مواقع روابطشان از آن حد خارج شده و دختر خانم مراقب نبوده اند و دیگر دوشیزه نبوده اند یا حتی باردار شده اند و این مشکل را به بحران تبدیل میکند . چهارم اینکه اگر به ازدواج منتهی بشود ، مادر این دختر خانم به آقای داماد محرم میشود ولی اگر به ازدواج منتهی نشود باز هم این آقا به مادر این دختر خانم  محرم می ماند الی ابد . ممکن است در آینده مشکلاتی ایجاد کند . اولا این کار را نکنید و اگر این کار را کردید به این نکته ای که اشاره میکنم توجه کنید . مثلا آقا دختر خانم را سه ماه عقد موقت کرده اند و بعد از  دوماه به این نتیجه میرسند که عقد دائم بکنند و بدون اینکه آقا این یک ماه را ببخشد ، عقد دائم میکند و فقیهان میگویند که این عقد باطل است . چه مطلب را نمی دانسته و این کار را کرده  و چه می دانسته و یادش رفته ، فرقی نمی کند . عقد باطل است . آنها باید صبر کنند تا آن یک ماه بگذرد و بعد عقد دائم بکنند . ببینید چه پیچ و خم هایی دارد . حالا اگر صیغه نود ونه ساله بخوانند عملا این ازدواج دیگر سر نمی گیرد . من نظرم این است که این کار را نکنید البته منع شرعی ندارد . چون بعضی ها گفته بودند که دهنوی با صیغه موقت و حکم خدا مخالفت کرده است . این ها حرف ما را خوب نفهمیده اند . شرع با آن مخالفتی ندارد ولی این مشکلات را ایجاد می کند . خودمان را در این مشکلات نیندازیم .

  •  شوهرم از زندگی قبلی اش چیزی نمی گوید ولی هر وقت در جمع نزدیکانشان قرار می گیریم ، مادر و خواهرش از دخترهایی میگویند که به خواستگاری شان     رفته اند و این مسئله من را رنج می دهد و من فکر میکنم که نکند با آنها ارتباط داشته باشد . آیا کار مادرشوهر و خواهر شوهرم درست است ؟
    اینکه شما به شوهرتان بدبین شده اید غلط است . اینکه قبلا آقا به خواستگاری خانمی رفته اند ، نباید عامل بدبینی باشد . جلوی ورود شیطان را بگیرید و نگذارید که زندگیتان خراب شود و تردیدی نیست که کار مادر شوهر و خواهرش شوهر شما غلط است و کار اشتباهی است چون وقتی مادر شوهر و خواهر شوهر این جور حرفها را می زنند که خیلی وقتها روی عناد و دشمنی هم نیست و هدفشان حرص دادن عروس خانم هم نیست بلکه متوجه پیامدهای منفی آن نیستند گاهی سوژه برای حرف و گفتگو است  یا اینکه به خاطرات قبلی بروند و آنرا زنده کنند و خوشحال بشومند و توجه به پیامدهای منفی آن ندارند ،  این خانم می گوید که رنج می برد . مادر و خواهر شوهرهای عزیز این واقعیت است که ایشان رنج می برند ، شما زن هستید و او را می فهمید . و اینکه ایشان دچار بدبینی شده اند ، آثار منفی همین عمل شماست . الان شما این حرفها را می زنید واین خانم دچار فشار روحی می شود و آرامش از او گرفته میشود ، الان پسر شما برای اینکه آرامش بگیرد ، ازدواج کرده است . خوب شما این حرفها را می زنید و آرامش از عروس خانم گرفته میشود و نمی تواند به فرزند شما آرامش بدهد و نمی تواند حقوق او را رعایت کند  ، باز ضررش به شما می خورد و دودش به چشم شما می رود . ولی خیلی وقتها مادر شوهر به این توجهی ندارد . مگر شما پسرتان را دوست ندارید و    نمی خواهید زندگی با آرامشی داشته باشد ؟ مگر نمی خواهید دغدغه نداشته باشد و سرحال باشد ؟ از نظر جسمی و روحی شاداب باشد و وقتی شما این حرفها را می زنید ،  خانم را دچار مشکل می کنید و حقوق پسر شما هم رعایت نمی شود . حالا اگر درهمین حد باشد خوب است ولی گاهی این بدبینی ایجاد می کند و این بدبینی بین آنها تنش ایجاد می کند و آرام آرام آنها را از هم جدا می کند . این دیگر واقعا گناه است . ما در     آموزه های دینی مان داریم که بین زن و مرد جدایی نیندازید . رسول اکرم فرمودند : اگر کسی بین زن و مرد جدایی بیندازد ، خشم خدا را بر می انگیزد . و او را با هزار سنگ آتش ، سنگ باران میکند . خواهش می کنم از اینکارها دست بردارید .  بالاخره قسمت بوده که پسر شما  با این خانم ازدواج کند و کار دیگر تمام شده است ، این پرونده  را ببندید . و به خانم هم میگویم که زیادی حساسیت نشان ندهید . شما حساسیت نشان   می دهید وبه حرفهای آنها بازخورد نشان می دهید و گاهی ناخودآگاه آنها ترغیب میشوند که تکرار کنند . شما وقتی حساسیت نشان می دهید یعنی نقطه ضعف نشان می دهید ، ما هر جا نقطه ضعف نشان بدهیم به ضررمان است . شما بی اعتنایی کنید و بک لبخند بزنید و واکنش نشان ندهید . در ضمن شما مادر عزیز که این ها را می گویید ، فکر  نمی کنید نکند که ایشان هم مقابله به مثل بکند و بگوید که خواستگار من هم فلانی بوده است و این نظام زندگی را بهم می ریزد و در زندگی آتش بپا می کند .
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 65
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 104
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 337
  • بازدید سال : 787
  • بازدید کلی : 49,042