loading...
اندیشه های دینی
سامان امیری بازدید : 158 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دختری که خواستگار ندارد چه کند ؟


باید دید علت چیست ؟ آیا دختر یا خانواده دختر کاری یا رفتاری کرده اند که کسی به خواستگاری او نمی آید؟ اگر چنین چیزی بوده ، ما  در روانشناسی اصلی بنام اصل مواجه با پیامدهای طبیعی رفتار  داریم . یعنی ممکن است پدر یا برادرشان کار خلافی کرده اند که مردم می ترسند به خواستگاری این خانم بیایند . خوب این تقصیر خودشان است . نباید این کار را نمی کردند . حالا شاید نه ، خانواده محترمی بودند و خداوند صلاح ندانسته و تا بحال خواستگاری نفرستاده . هیچ اشکالی ندارد . شما میتوانید خودتان را در محافل زنانه ارائه کنید . یعنی اگر ویژه گی خوبی دارید ، ارائه کنید . بیشتر ازدواج ها در این محافل صورت میگیرد . خانمی ، جوانی خوبی دارند و دنبال عروس میگردند. خانم ها بیشتر د رمحافل زنانه دنبال عروس میگردند و بیشتر خواستگاری ها در همین محافل است .
حالا اگر این کار را هم کردید و باز خواستگار نیامد ، من فکر میکنم خداوند الان صلاح نمیداند که شما ازدواج کنید . دختران عزیز ، ببینید ما این طرف دیوار هستیم . آن طرف دیوار و ته دیوار را نمی بینیم . خدا آن بالا است . هم آن طرف  دیوار و هم ته دیوار را می بیند . او میداند الان ازدواج به صلاح شما نیست . شاید به صلاح شما نباشد . شاید یکسال دیگر یا دو سال دیگر به صلاح باشد. شاید اگر از شما نطفه ای منعقد شود ، دنیا را به آتش بکشد . بدانید آنچه  مقدر شما است خواهد شد و این همان معنای واقعی قسمت است . حالا اگر تا آخر عمر هم خواستگاری نیاید ، بدانید این همان ابتلاء الهی است و هرکس یک جور امتحان میشود . و بدانید اگر ازدواج نکردید در مقابل این محرومیت ، خداوند پاداشی را به شما خواهد داد.

 خواهرم بیست و هشت ساله است و مادر و برادرم ، بی رحمانه خواستگاران را رد میکنند. الان خواستگاری دارد . چه کار باید بکنیم ؟


در ازدواج دختر اجازه پدر و جد پدری شرط است و اجازه مادر و برادر شرط نیست .  

  •  اگر دختری عاشق پسری شود باید چه کار کند ؟

  • منظور برای ازدواج است . در بالا گفتیم با این جور ازدواج ها موافق نیستیم . نکته دیگری را هم اضافه کنم . من به دخترهای خوبم عرض کنم شما ویژگی  بنام عشق ورزی دارید . شما عشق ورز هستید ولی آقایان عشق باز هستند . من میگویم وقتی خانمی عاشق آقایی میشوند ، هشتاد درصد عشق واقعی است . چون خانم ها عشق ورز هستند ولی آقاین عشق باز هستند . نیازهای ویژه ای دارند و در این عشق هایی که خانم ها بطرف آقایان می روند ، خانم ها خیلی لطمه میخورند . مورد داشته ام که آقا هم با ابزار عشق ورزی آمده ، چون می داند خانم عشق ورز است و اگر با ابزار عشق بازی بیاید خانم متوجه میشود و آقا این را درک کرده است و با ابزار عشق ورزی می آید و بعد متاسفانه لطمه های جدی به دختر خانم وارد میشود . اگر شما میخواهید با این عشق وارد محرمیت بشویید با همان توضیحات بالا می گویم من صلاح نمیدانم .

  •  دختر هجده ساله ای هستم و از ترس اینکه مبادا فرصت مناسبی برایم پیش نیاید  می خواهم ازدواج کنم . آیا  این درست است ؟
  •  
    خیر . این کار را نکنند . هنوز فرصت زیاد دارید . این کار را کسی میکند که مثلا بیست و هشت سال دارد و مطمئن است فرصتی برایش پیش نمی آید . شما  در ابتدای فرصت ها هستید .

  •  من خیلی سخت گیر هستم و خواستگارانم را فقط با دلایلی که برای خودم مهم است ، رد    می کنم . لطفا راهنمایی بفرمایید .

  • اگر واقعا ایشان دقت میکنند و اصولی دارند و دست از اصولشان بر نمی دارند و عجله نیمکنند ، این خیلی خوب است . ولی اگر وسواس است ، این یک اختلال است . خیلی مشکل ایجاد میکند . بودند کسانی که مثل این خانم سخت گیری کرده اند و حالا سنشان بالا رفته اند و فرصت ها را از دست داده اند . این اشتباه است . تا یک زمانی خواستگار می آید و بعد ، کم میشود . شما برای ازدواج باید دنبال شرایط مطلوب نسبی باشید . شما دنبال نسبتا خوب باشید . یعنی70 درصد خوب است و این مطلوب است . دنبال خوب مطلق نباشید . فقط خدا مطلق است و حضرات معصومین و کسانی که پا جا پای آنها گذاشته اند و گرنه ما هیچ کدام معصوم نیستیم . شما از همین اول بگویید : او 30 درصد نقاط منفی خواهد داشت . بعضی ها مته به خشخاش میگذارند و وسواس به خرج میدهند و بعد ازدواج میکنند و می بینند طرف کلی مشکل دارد . ما همه گل هستیم ولی خار هم داریم و بی خار نیستیم .  طرف 70 درصد خوب باشد ، کافی است که وارد زندگی شوید و بعد با احتیاط و صبر و مشاوره هم به شما کمک می کند ، شما این خارها را می کنید ، بدون اینکه دستتان خونی شود و اگر نتوانستید ،  دور آن زرورق می پیچید مثل خار گل که دورش می پیچید و از گل استفاده می کنید . شما هرگلی را بگیرید ، خارش را نمی کنید . در قضیه ازدواج مطلق گرا نباشید .آرمان گرا نباشید . گیرتان نمی آید و اگر با این فکر بروید ، مشکل پیش می آید و شوکه میشوید . گل رز که نماد عشق است پر از خار است . 
       
    دختری بیست و دو ساله هستم و بخاطر رفتار جدی با آقایان کسی به خواستگاری ام       نمی آید .  چطور رفتار کنم ؟

  • اگر منظورش از رفتار جدی ، سنگینی و وقار است این خیلی خوب است . و این دستور دین است . و این جور به دختر خانم ها دستور می دهیم که موقر باشید . متین باشید .سنگین باشید . قهقهه هایی که در شأن یک دختر مسلمان نیست  . و نگاه های معنا دارنباید به آقا بکند . دستور داریم که خانها نباید خضوع در قول نداشته باشند . در آیه شریفه قرآن داریم : خانم ها خضوع در قول نداشته باشید یعنی اینکه با طنازی و کرشمه و ناز حرف نزنید . و در ادامه آیه می فرماید : و شاید کسی که در دلش مرض باشد و بیمار است به طمع بیفتد . یکی از علل جدی مفاسد اجتماعی همین رفتار خانم ها است . اگر منظور خانم ها این است که خوب است . ولی اگر منظورشان این است که من وقتی با آقایان برخورد می کنم با تشر و قشقرق راه می اندازم . دین این را نمی گوید .
    کسی که دنبال ازدواج است اتفاقا دنبال یک خانم موقر و متین است . و مادری می گفتند : پسر من مار هفت خط و خال است ولی می گوید یک خانم محجبه و متدین برایم گیر بیاور .
    توصیه ما این است که این کار را نکنید لزومی ندارد . حالا بفرض مطلب را به شما گفتند قشقرق لازم نیست . بنده خدا وحشت می کند . آقا می گوید این که الن این جوری است خدا نکند وارد زندگی بشود . این کارها لزومی ندارد .

  • 305 – دختری بیست ساله هستم و به پسر عموی بیست و چهار ساله ام علاقه دارم و می خواهم با او ازدواج کنم . ولی ازعلاقه ایشان خبر ندارم . چه کار کنم ؟

  • مشکل این خانم خیلی جدی نیست . چون ایشان پسر عمویشان است و با یک راه کار  می توانند بفهمند که خواهان ایشان هستند یا نه . ولی کسانی هستند که طرف غریبه است و خانم در دانشگاه و یا در محل کار این مشکل را دارد . و برای این ها سخت تر است البته نباید خانم انتخاب کند بلکه کاندیدا می کند . ولی برای آن هم راه حل داریم . شما که خیلی مشکل ندارید  من توصیه می کنم که دختر خانم ها این جور مسائل شان را به مادرشان بگویند . البته به دختران دم بخت می گوییم نه دختر چهارده ساله . اما خانمی که بیست سال دارد و دم بخت است چرا نباید این مسائل را با مادرشان نگویند . شما در باره آینده و زندگی با مادرتان حرف بزنید . اینکه بعضی ها می گویند خجالت می کشیم درست نیست . این یک حیای عاقلانه نیست . حضرت رسول فرمودند : ما دو نوع حیا داریم ، حیای عاقلانه و حیای احمقانه . این حیای خوبی نیست که شما به مادرتان  نمی گویید . این حیا خوب است که شما پسرعمویتان را دوست دارید و به او نمی گویید . این حیای عاقلانه است . چون اگر شما برویید و از او خواستگاری کنید مشکلات زیادی دارید . شما به مادرتان بگویید . مادر شما با زنموی شما در ارتباط است . کافی است مادر شما دو بار از این پسر تعریف کند و بگوید شما چه پسر خوبی دارد . و این تابلو است که یعنی ما دختر دم بخت داریم . اگر شما میخواهید بسم الله . این محترمانه است و اگر آنها بخواهند ، عکس العمل نشان می دهند . همان موقع هم مادر پسر می گوید : دختر شما هم یک خانم به تمام معنا هستند . این یعنی اینکه ما در ذهنمان هست ولی الان آمادگی نداریم . اگر عکس العملی نشان ندادند ، شما باید یک واسطه را بفرستید البته واسطه باید متعهد باشد و معلوم نشود از طرف شماست . اینکه خودش دیه این دو جوان بهم   می خورند ، مطرح کند و باز خورد آنها را بگیرد . این یک راه کار است که به خانواده اعلام کنند . مادرهایی هستند که یک چنین کاری را می کنند و از پسر تعریف می کنند ولی قصد ازدواج در ذهنشان نیست ، دقت کنند چون طرف فکر می کند شما چراغ سبز نشان داده اید و بعد عاشق دختر شما میشود و بعد میشنود شما دخترتان را شوهر دادید و بعد گله میکنند و شما می گویید : ما چنین قصدی نداشتیم و فقط تعریف کردیم . مادرها مواظب باشند . دختر خانم هایی که قوم و خویش نیستند ، باید واسطه داشته باشند نه پیک .حتما خانمی را واسطه بفرستید چون اگر آقا باشد در آینده مشکل درست میکند که این آقا کی بود ؟ خانمی مسن و متعهد . کسی که تعهد داشته باشد و نرود بگوید :من پیک فلانی هستم . این را واسطه کنند و بعد واسطه هم باید قدم به قدم جلو برود که آیا شما قصد ازدواج دارید ؟ و بعد قدم به قدم و تا وقتی قطعی نشده ، نباید نامی از شما بزبان بیاورد . چون ممکن است طرف زمینه ازدواج نداشته باشد و یا نامزد داشته باشد .    
  •  من عاشق هستم ولی از سخنان کارشناس برنامه خوشم نمیآید . نمی دانم چرا ؟
    خوب بخاطر اینکه ما شمشیر را برای این عزیزان از رو بسته ایم . حکم یک دوای تلخ را دارد . حکم یک تیغ جراحی را دارد . الان تلخ است ولی  ما  خیر و صلاح  شما  را می خواهیم   و می خواهیم در زندگی خوشبخت بشویید .

  •  بعضی از پدر ها و مادرها بدون اطلاع فرزندان ، خواستگار را رد می کنند . آیا این کار درست است ؟

  • اگر ایشان واقعا شرایط ازدواج را نداشته باشند، این کار درستی است . مثلا دختر خانم شانزده سال دارند و تحصیل می کنند و هنوز به رشد عقلانی نرسیده اند ، و مادر صلاح نمی داند که ایشان ازدواج کن. خوب چه لزومی دارد مادر این را بگویید ؟ گفتن این مطلب باعث میشود دختر بهم بریزد زیرا او یک گلوله عاطفه است و ذهنش مشغول میشود و در بعضی موارد ، وقتی می فهمند خواستگارکیست ، با او رابطه  برقرار     می کنند . اگر این است بهتر است که دختر نفهمد . ولی اگر دختر شرایط ازدواج را دارد ، باید دختر با مادر در این رابطه صحبت کند . حیا نکنند . این حیای غیر عاقلانه است . چه کسی بهتر از مادر است . شما ملاک ها ی ازدواجتان را به مادر می گویید و حالا مادر ملاک های اولیه شما را می داند و وقتی خواستگار زن می زند اول با مادر شما صحبت می کند و مادر ملاک های اولیه شما را می داند و بر اساس آن ملاک ها و با مشورت با شما به آنها جواب می دهد . و اگر دیدند شرایط اولیه شما را ندارند ، نباید اجازه بدهند . زیرا این بنفع شماست . 
    331 – چرا بعضی از آقایان در هفته دو سه بار به خواستگاری می روند و وقتی به جلسه دوم خواستگاری می رسند ، دیگر نمی آیند ؟

  • این ها کار اشتباه می کنند . کسانی که در هفته به دو تا خواستگاری می روند البته همه نه ولی بیشتر آنها بیمار هستند و اختلالات روانی دارند . بیماری وسواس در انتخاب همسر دارد . مورد داشتم که طرف چهل و چهار سال داشته و گفته من به اندازه موهای سرم به خواستگاری رفته ام . ولی هنوز به جایی نرسیده ام . خوب ایشان وسواس دارند. اگر مادر ملاک های اولیه را تلفنی بپرسد ، جلوی این جور رفتار ها هم گرفته می شود. وقتی بدون سوال اجازه می دهید آنها در هفته چند خواستگاری می روند ولی اگر سوال کنید می فهمند که خواستگاری به همین راحتی هم نیست .  
    332 – آیا درست است آقایان هم زمان به خواستگاری می روند؟
    خیر این درست نیست . چون آدم گیج میشود . باید ببیند یک مورد به نتیجه می رسد یا نمیرسد . ممکن است اتفاقی خانواده دختر بفهمد شما دیروز به خواستگاری دیگری رفته باشید و این خیلی بد است . این جسارت و توهین است و گذشته از این همه چیز قاطی میشود . و خودتان گیج میشوید . اگر بخواهید مقایسه کنید ، باز هم گیج میشوید و خوبی ها ی هر کدام را می بینید و آرمان گرا میشوید .


  •  دختر بیست و چهار ساله ای هستم که ازدواج نکرده ام و مردم با گوشه و کنایه با من صحبت می کنند . لطفا بگویید این کار را نکنند .

  • بله خودتان عرض کرده اید . چون ما مسلمان هستیم این کار اسلامی نیست و در ضمن انسانی هم نیست . حالا اصلا ممکن است خود خانم نخواسته اند ازدواج کنند . شما فکر نمی کنید دل دختر بشکند . از دل شکسته بترسید چون خدا می فرماید : من در دل شکسته هستم . حالا دختر خانمی که به هر دلیل ازدواج نکرده اند ، باز رفتار مردم به رفتار خود دختر خانم بر میگردد . اگر انزواجویی کنید و د رمحافل و مجالس شرکت نکنید ، برایتان بدتر است . چرا این کار را می کنید . در مجالس عروسی شرکت کنید و بروید و بیایید . نشاط داشته  باشید . کلاس هنری بروید . من خانم هایی دارم که سنشان بالا است ولی همه نوع فعالیتی می کنند و سرشان گرم است و افسرده هم نیستند و کسی فکر نمی کند که این ها ازدواج نکرده اند . این افسردگی شماست که باعث پچ پچ های مردم میشود . از این لاک خودتان در بیایید . شما طوری رفتار کنید که هزار تا خواستگار داشتید و خودتان نخواستید ازدواج کنید . چرا موضع انفعالی می گیرید .  

  • خواستگاران زیادی دارم و شرایط مطلوبی هم دارم . ولی خواستگاران می روند و دیگر نمی آیند . علت چیست ؟

  • اینکه خواستگاران می روند ، معنایش این نیست که شما عیب دارید . اصلا شاید خانواده پسر خودشان را در شأن شما نمی دیدند و همتای شما نبودند . آنها مشکل داشتند و تناسب نمی دیدند . بعضی مواقع در خانواده عده ای مخالف و عده ای موافق هستند . مفهومش این نیست که شما عیب دارید . اما در مواردی هم به خودتان بر می گردد . یکسری عوامل جانبی هستند . مثلا شما در محله نامناسبی هستید . ممکن است خواستگار می آید و محله را که می بیند دیگر نمی آید . گاهی تجملات زندگی شما طرف را می ترساند و فکر می کند شما هم باید این جوری زندگی کنید . و ایشان از پس شما بر نمی آیند . گاهی توقعات شما بالا است . گاهی شما دشمن و بدخواهی دارید . و خواستگاران را منصرف می کند . کلا ً سعی کنید از شما کینه ای در دل دیگران ایجاد نشود . با این افراد ارتباط برقرار بکنید و دلشان را بدست بیاورید . زمینه دشمنی و عناد را از بین ببرید . حضرت علی (ع) می فرمایند : یک دشمن زیاد و هزار دوست کم است . گاهی رفتار و ظاهر خانم است . مثلا رویشان را زیادی می گیرند یا خیلی باز ظاهر می شوند . مثلا رفتار بدی با والدینشان می کنند . توی حرف مادر می پرند . یا اخمی به مادر می کنند . این رفتار از چشم ها پنهان نمی ماند . گاهی با کوچکتر ها رفتار بدی می کنند . البته جای کوچکتر ها در فضای خواستگاری نیست . گاهی آداب را رعایت نمی کنند . گاهی پررویی یا کم رویی می کنند . گاهی پرحرفی و گاهی کم حرفی می کنند . گاهی ترشرویی و گاهی صمیمیت زیادی می کنند . گاهی لحن کلام آمرانه و با تحکم است . این ها چیزهای کوچکی است ولی یک واقعیت است . این ها را دقت کنید . اگر صلاح الهی باشد ، آنچه مقدر شما باشد همان می شود .

  •  دختری بیست و سه ساله هستم و هر خواستگاری که میآید ، مادرم بدون مشورت با من به خواستگاران  جواب رد می دهد . لطفا من را راهنمایی کنید .

  • اگر سن ازدواج دختر خانم نرسیده باشد و در دوره نوجوانی هستند ، بعضی از دختر خانمها در بعضی از مناطق ویژگی هایی دارند که از همان سنین نوجوانی خواستگار دارند ، اینجا مادر جواب منفی میدهد بدون اینکه دختر بفهمد . بنظر من این کار خیلی خوبی است . دختر خانم در سن ازدواج نیستند و خواستگار هم دارند ولی مادر آنها را رد می کند این به نفع شماست زیرا شما آمادگی ازدواج ندارید . در ضمن با گفتن آن فقط نظام فکری شما بهم می ریزد که او کی بود ؟چی بود ؟ و گاهی متاسفانه به این می کشد که با طرف رابطه برقرار می کنند . ممکن است زمینه سازی برای گناه ایجاد بشود . خوب گفتن آن چه لزومی دارد ؟ اما الان مصداق ما دختر خانم بیست و سه ساله هستند . در مورد ایشان باید بگویم که دختر و مادر باید مثل دو تا رفیق باشند . ایشان الان در سن ازدواجشان هستند . و کاملا آمادگی ازدواج دارند . یکی از مهمترین موضوع صحبت مادر و دختر در این سن باید موضوع ازدواج دخترشان باشد . بعضی ها       می گویند که زشت است . خوب این چه زشتی دارد ؟ اینکه حیای عاقلانه نیست حیای احمقانه به تعبیر پیامبر است . اینکه مادر و دختر راجع به ازدواج با هم صحبت نکنند و حیا کنند ، این خیلی بد است . با هم حرف بزنید و دختر خانم ملاک هایشان را به مادر بگوید . معمولابرای خواستگاری به مادر میگویند . اگر مادر ببیند شرایط اولیه را دارد و ملاک هایی که دخترشان دارد این آقا دارا هستند ، آنها برای خواستگاری را         می پذیرند ولی اگر ببیند که ملاک ها را ندارد ، جواب رد به آنها می دهد . این جواب رد دادن مادر شما خوب است چون مادر شما مطمئن است که ایشان ملاک های مورد نظر شما را ندارد و به درد شما نمی خورد . اگر به شما بگویند ، نظام فکری شما      بهم می ریزند . اگر اجازه بدهد که ایشان بیایند و به جایی نرسد شما لطمه روحی       می خورید . ولی اگر شرایط را دارند ، برای اینکه مادر به دخترش شخصیت بدهد بگوید اجازه بدهید که من با دخترم مشورت بکنم و بعد به شما جواب بدهم این خوب است . جوانان از این شکایت دارند که مادر می داند که خواستگار ملاک های دخترش را دارد ولی ملاک های خودش را ندارد و آنها را رد می کند . این خیلی بد است . مادرهای عزیز بچه های شما می خواهند ازدواج کنند البته با عقل و منطق نه عشق های کر و کور کننده . حالا خواستگاری آمده و شرایط را دارد و مشکل جدی هم ندارد ، چرا مخالفت می کنید ؟ دختر خانمی می گفتند : پدر من همه ی خواستگاران را رد می کنند و میگویند تا مدرک دکترا را نگرفتی ، نمیشود ازدواج کنی . خوب تا آن موقع سن ایشان بیست و هشت سال میشود و فرصتها را از دست می دهند . شما که با این دلایل غیر منطقی خواستگاران را رد می کنید فکر نمی کنید که سن دختر شما بالا می رود و فرصت ها را از دست می دهد ، بعد ناراحت می شوید . در ایران خانواده ها هم با هم ازدواج میکنند . رضایت پدر و مادر خیلی مهم است . همه با هم باید به یک جمع بندی برسند .

  •  مدتی است که به یک آقا علاقه ی زیادی پیدا کرده ام و عاشق او شده ام ، حاضرم بدون او نفس نکشم . نمی دانم او هم من را دوست دارد یا خیر . چطوری به او بفهمانم که خیلی او را دوست دارم ؟ 

  • پاسخ – من به این خانم می گویم که عشقی که شما نسبت به این آقا پیدا کرده اید عشق یک طرفه است که در روانپزشکی آن را از اقسام جنون می دانند . با توجه به اینک شما گفته اید  که بدون او نمی توانید نفس بکشید ، نگرانی ما بیشتر است و خواهش می کنم که تا شما    لطمه های جدی نخورده اید و کار به روانپزشک نکشیده ، ایشان را فراموش کنید . ما راه کارهای فراموشی را هم قبلا گفته بودیم . زیرا در زندگی  شما اختلال ایجاد می شود و به زندگی شما لطمه می خورد البته امیدوارم که تا الان این اتفاق نیفتاده باشد ولی اختلال ایجاد   می شود . این عشق های یک طرفه لطمه هایش برای خانم ها خیلی بیشتر است . اگر آقایان دچار چنین عشقی بشوند هم امکان خواستگاری دارند و هم برای آنها خط قرمزها مانع نیست و می توانند خواستگاری کنند و می توانند از طریق خانواده متوجه بشوند که این خانم آقا را دوست دارد یا خیر . خانم ها خط قرمز دارند و شأن آنها هم اجازه ی چنین کاری را به آنها نمی دهد و به دلیل اینکه ممکن است مشکلاتی پیش بیاید ، ما آنها را از خواستگاری منع   کرده ایم . بررسی ها نشان می دهد که وقتی خانمها دچار عشق یک طرفه می شوند ، یک سوم انرژی آنها از بین می رود . و دچار افت یک سوم انرژی می شوند . اگر محصل باشند دچار افت شدید تحصیلی می شود . عشق یک طرفه هیچ فایده ای ندارد . آلمانی ها می گویند که عشق یک طرفه مانند پرسش بدون پاسخ است . یعنی شما سوالی بکنید و کسی پاسخ شما را ندهد . الان شما عاشق آقایی شده اید و در مواردی صلا روح آقا هم خبر ندارد و خود خانم هم می داند که آب در هاونگ کوفتن است . ما داشته ایم که خانم مثلا عاشق یک ورزشکار یا هنرپیشه یا شخصیت علمی شده است ، خانم می داند که هیچ دسترسی به آن آقا ندارد . یک وقت عاشق هم کلاسی اش می شود و آقا را می بیند و آقا هم خانم را می بیند ، خانم می گوید که من می دانم او هم عاشق من است ولی ابراز نمی کند . شما خانم که این حرف را می زنید مرد شناس نیستید . اگر این آقا شما را می بیند و ابراز علاقه نمی کند و نگاهی به شما نمی کند ، او واقعا عاشق شما نیست و شما را دوست ندارد . آقایان خیلی نمی توانند این جور احساسات شان را نگه دارند و  پنهان  کنند . اگر شما جلوی این عشق خودتان را نگیرید در زندگی دچار اختلال جدی می شوید . و ما گاهی مجبور هستیم که طرف را به روانپزشک ارجاع بدهیم . غیر از اینها ، شما فرصت ها را از دست می دهید . مثلا اگر ایشان 20 سال شان باشد و    می خواهند صبر کنند تا آقا به خواستگاری شان بیاید و ممکن است که چند سال طول بکشد و در این مدت شما خواستگارانی دارید که بخاطر آن آقا ، شما به خواستگاران جواب رد می دهید و فرصت ها را از دست می دهید . اگر در روایات این جور عشق ها را نهی کرده اند بخاطر همین آفت ها و آسیب هاست . رسول اکرم فرمودند : کسی که عاشق می شود و این را       می پوشاند و عفت پیشه می کند ، خدا او را می بخشد و داخل بهشت می کند . با این روایتافراد را تشویق می کند که دست از این عشق ها بردارند . جای دیگر می فرمایند : کسی که عاشق می شود و به آن بی توجهی می کند و عفت پیشه می کند و می میرد ، او شهید بحساب می آید . این خانم باید با این  مشکل مقابله کند . همه ی خانم هایی که دچارعشق یک طرفه هستند با آن مقابله کنند . زیرا هم آب در هاونگ کوفتن است و هم اختلال در نظام زندگی ایجاد می کند . البته این عشق های یک طرفه برای آقایان هم زحمت دارد . ما داریم آقایانی که دو سال است که عاشق خانم است ولی می ترسد که جواب منفی از خانم بشوند و بخاطر این جواب منفی استرس و و حشت دارد و جلو  نمی رود  . این آقایان هم لطمه می خورد ولی به اندازه ی خانمها لطمه  نمی خورند . حالا گاهی آقا در محیط کار یا دانشگاه به خانم نگاه ویژه ای دارد و خانم هم این را احساس می کند ، در اینجا به خانم ها می گویم که آقایان عشق باز هستند و شما خیلی به این نگاهها خوش بین نباشید . معلوم نیست که ایشان نیت سالمی به این معنا که       می خواهند با شما ازدواج کنند داشته باشند . خیلی از آقایان هستند که می خواهند با نگاه شان خانمی را جذب کنند ، ماهها این را ادامه می دهد ، متانت را حفظ می کند و مدیریت شده جلو می آید تا دل خانم را بدست بیاورد و سوء استفاده بکند. خیلی از آقایان از این نگاهها حظ بصری می برند . بارها گفته ایم  که حس زیبا شناختی آقایان از طریق چشمشان ارضاء      می شود و از نگاه کردن لذت می برود و این یک واقعیت است . بخاطر همین گفته اند که در این نگاهها قصد ریبه باشد حرام است . حالا ما فرض می کنیم که نگاهی که این آقا می کند یک سیگنال سبزی است که خانم من شما را برای ازدواج می خواهم . خوب ، بالاخره آقا باید اقدام بکند . اگر آقا در زمان متعارفی اقدام نکرد ، عقل حکم می کند که شما خواستگاران تان را رد نکنید چون این کار ریسک است . اولا ما نمی دانیم که پشت این نگاهها چه انگیزه ای است ، حالا با قصد اینکه نیت ازدواج دارند ، باید در زمان متعارفی اقدام بکنند .
     آیا شما راه کاری دارید که بفهمیم آقا از خانم خوشش می آید یا خیر ؟ 
    عشق های این چنینی که نمی تواند بدون طرف نفس بکشد ما را خیلی نگران می کند و این نشان دهنده ی یک عشق آتشین صرفا احساسی و مبتنی بر عاطفه و غیر عقلانی شکل گرفته است . بفرض که طرف زمینه ی ازدواج داشته باشد ممکن است که همتای خانم نباشد و ما نگران هستیم که نکند این یک عشق کر و کور کننده باشد . اصرار من بر این است که این عشق را فراموش کنند وبه خواستگاران شان جواب مثبت بدهند . حالا یک وقت می گویند که عشق یک طرفه نیست که به اختلال روان پزشکی باشد بلکه من از آقایی خوشم آمده که عقل هم در این کار دخیل است و فکر می کنم که این آقا می تواند شریک خوبی برای زندگی آینده ام باشد ، حالا باید چکار کرد ؟ این راه کاری که می گویم  پیامدهایی دارد ولی چون جوانان اصرار می کنند من می گویم که در اینجا می توانید از یک واسطه ای استفاده کنید که اطلاعات را به شما برساند . البته پیک باشد نه واسطه زیرا بین پیک و واسطه فرق است . واسطه یک خانم جا افتاده باشد ولی آقا نباشد زیرا اگر این ازدواج هم سر بگیرد یک نقطه ی کوری خواهد ماند که آقا می گوید این واسطه مرد چه کسی بود و  چه رابطه ای با همسر من داشته ، پس واسطه ی مرد صلاح نیست . این خانم جا افتاده حتما باید متاهل و مورد اعتماد باشند . ایشان ظاهرا خودشان به این نتیجه رسیده اند که کسی در محیط کار یا دانشگاه این آقا هست که به درد او می خورد واز او سوالاتی بپرسد و در ابتدا اسم این خانم را نبرد . ابتدا بپرسد که قصد ازدواج دارد یا خیر و اگر ندارد که قضیه منتفی است ولی اگر قصد ازدواج دارد ، بپرسد که با دانشجو ازدواج می کنید یا خیر و اینکه دوست دارید که با خانم چادری ازدواج کنید یا خیر و سوالات را بپرسند و اگر خانم شرایط را مهیا دیدند ، بگویند که من گمان می کنم که فلانی   می تواند گزینه ی مناسبی برای شما باشد . خوب است که روی ایشان فکر کنید . البته این هم آفات دارد . بالاخره این  کارها مخفی نمی ماند . یعنی در آینده احتمال دارد که قضیه لو برود که این خانم متاهل پیک این دخترخانم بوده است و مشکل ایجاد بکند . پس قطعا پیک نباشد زیرا پیک کسی است که دختر خانم خودش آنرا می فرستد . اگر دخترهای می خواهند این کار را بکنند خودشان این کار را بکنند زیرا آفت آن کمتر است . زیرا این راز زندگی شما است و شما دراید راز زندگی تان را به دوست تان می گویید . دوست شما می خواهد پیک شما باشد . امام صادق (ع) فرمودند : رازتان را به دوست تان نگویید شاید فردا او دشمن شما باشد . اگر کسی که شما به او علاقه دارید کار راحت تر می شود . مثلا فکر کنید که پسر عمو یا پسر عمه دخترخانم هستند، اینها با هم رفت و آمد دارند و همدیگر را دائم می بینند . فرض من این است که وقتی دختر خانم به سن ازدواج رسید باید حرف دلش را به مادرش بزند و دراینجا نباید حیا کند و اینجا حیای ، حیای عاقلانه نیست و به مادر می گوید که فلانی می تواند همسر خوبی برای من باشد و مادر می تواند قراین و نشانه هایی بیاورد مثلا مادر بگوید که این علی آقای شما چقدر نازنین است و خیلی دوست داشتم که پسری مثل ایشان داشتم . این دیگر تابلو است . و این چراغ سبزی است که من علاقه دارم ایشان داماد من بشود . اگر از طرف آنها هم   عکس العملی بود معلوم می شود که آنها هم فکرهایی دارند ولی اگر هیچ عکس العملی نداشتند و بازخوردی نداشتند معلوم می شود که آن آقا احساسی نسبت به این دختر خانم ندارد یا اصلا    نمی خواهند که با نزدیکان ازدواج بکنند. اگر اینجا با دختر خانم اصرار داشته باشد می تواند در بین نزدیکان یک واسطه ای با همان شرایطی که گفتم پیدا کند تا بیند که بالاخره طرف او را دوست دارد یا خیر و از سر در گمی نجات پیدا کنند .
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 65
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 73
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 107
  • بازدید ماه : 306
  • بازدید سال : 756
  • بازدید کلی : 49,011