- - اگر در دوران عقد ، متوجه وابستگی شدید مرد به خانواده اش بشوییم و متوجه شویم که ، آنها را به همسرش ترجیح میدهد ، آیا بهتر نیست از هم جدا شوند ؟
- بنظر می آید ما باید وابستگی را تعریف کنیم . مورد زیاد داشته ام که این گزارش را می دهند و بعداً می بینیم این جورری نبوده . آقا رابطه عاطفی با مادرش دارد . به او احترام می گذارد ، از او نظر میخواهد و به طور متعارف به دیدارشان می رود و خانم تلقی شان وابستگی است . خیر . این وابستگی نیست . وابستگی به معنی واقعی این است که این آقا بدون اجازه مادرشان آب نمیخورد و بدون نظر خانواده اش هیچ کاری نمیکند و پدر و مادر حاکم بر زندگی ایشان هستند . در تمام تصمیم های ایشان دخالت میکنند و دائم در کنار خانواده است و رأی خانواده اش را بدون استثناء به خانم ترجیح میدهید . بله درست است این وابستگی شدید است . ولی حتی ، اگر به این رسیدید که همسرتان همین وابستگی شدید را هم دارد ، جدایی را تجویز نمیکنیم . این را به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان میگذاریم . من نمیخواهم روی این کار صحه بگذارم . چون اگر وابستگی این جوری ادامه پیدا کند ، خوب نیست و خانم باید به خودشان و همسرشان کمک کنند . زن میخواهد مردش تکیه گاهش باشد . میخواهد مردش استقلال داشته باشد . مردی که به مادرش تکیه کرده ، نمی تواند تکیه گاه همسرش باشد . همسرش رنج می برد . فرانسوی ها میگویند : پسری که زیاد به حرف مادرش گوش میکند ، بهتر است ازدواج نکند و زن نگیرد . یعنی همین . فقط به دو نکته توجه کنید ، وقتی وارد زندگی مشترک شدید ، حساسیت به این قضیه نشان ندهید . متاسفانه خانم ها حساسیت نشان می دهند . این واکنش های شما ، پیام هایی به همسر شما میدهد که ، شما دارید حسادت می کنید ، می خواهید رابطه او با مادرش را قطع کنید و او چون خانواده اش را دوست دارد و خودش را مدیون خانواده اش می داند مقاوم میشود . وابستگی بیشتر میشود و دیگری اینکه جنابعالی حتما بعد از ورود به زندگی مشترک ، سعی کنید با برخورد خوب و پیدا کردن رگ خواب او ، با محبت ، با مهربانی و فضاسازی آرام وجذاب در منزلتان ، مرد را به سمت خودتان بکشید . در تعارض الگوها آن الگویی موفق تر است که بتواند محبوب تر باشد و فضای بهتری را برای مرد مهیا کند . من موافق با جدایی نیستم . نقش الگویی خودتان را قوی تر کنید . اگر او ببیند شما حساسیت نشان نمی دهید ، منطقی تر میشود و اگر هم نشد راهش گله و شکوه نیست . باید با مهربانی و محبت ، به ایشان بگویید که اگر شما به من توجه کنید ، نشاط و شادابی بیشتر میشود و من میتوانم به مامان و بابا ، بیشتر محبت کنم ، او می بیند به نفع خودش است که جایگاهی برای همسرش در نظر بگیرد .
با اینکه خانم من 19 سال دارد ولی رفتارش بچه گانه است و من میترسم که وارد زندگی مشترک با ایشان بشوم ، چه کار کنم؟- این سوال را معمولا آقایانی در مشاوره مطرح میکنند که ، سنشان زیاد است یعنی فاصله سنی زیاد با خانم دارند ، احتمال دارد با همسرشان فاصله سنی زیاد دارند . ببینید سن بالاست ، این آقا دیگر از نوجوانی گذر کردند و عواطف را خرج کردند و بچگی کردند ، جوانی کردند و حالا تمام شده است و یک حالت بزرگسالی پیدا کرده اند ولی همسرش 19 سال دارند ، می خواهند بچگی کند ، می خواهند جوانی کند ، عاطفه خرج کنند. از دید آقا این رفتار بچه گانه است.
لذا من به عزیزانم و مجردین عرض میکنم همه این هایی که ما می گوییم یک هشدارهم ، به مجردهاست که میخواهند خواستگاری بروند یا خانم هایی که میخواهد برایشان خواستگار بیاید. این ها را دقت کنند . اگر شما این موارد را در دوره نامزدی پیش گیری کنید ، دیگر عقد نمیشوید که حالا دغدغه هم بشود و لذا دقت بفرمایید . در بحث ازدواج عرض کرده بودم اختلاف سنی 3 تا 7 سال خوب است که خانم کوچکتر باشد . سعی کنید فاصله خیلی زیاد نشود . چون همین مشکل پیش می آید . حالا اگر این آقا همین مورد را دارند ، ما از ایشان تقاضا میکنیم مقداری کوتاه بیایند و سنشان را پایین تر کنند تا همسرشان را بیشتر درک کنند و اگر او عشق ورزی میکند که از دید شما این رفتار بچه گانه است ، اشکالی ندارد . بگذارید بچگی کند زیرا الان تخلیه نشود و انرژی رها نشود ، ممکن است این پتانسیلها بعداً مشکل ایجاد کند . خیلی هم ، نگران نباشید . چرا میگوییم فرصت دهید ، زیرا به تعبیر غربی ها که 19 سالگی را دوره نوجوانی می دانند ولی من دوره 12 تا 18 سال را دوره نوجوانی میدانم . بر اساس آن تعریف ، ایشان هنوز نوجوان هستند و میخواهند عاطفه خرج بکنند حتی در بعضی آموزه های دینی ما ، حضرات نوجوانی را تا پایان 21 می کشانند . در روایت الولد و سید سبع سنین و عبد مطیع سبع سنین .
فرزند تا 7سال سید است ، تا 7 سال دوم آموزش پذیر است تا 7 سال سوم وزیراست . درباره ولد صحبت میکند ، که تا 21 سالی فرزند است.
بنابراین با ایشان مدارا کنید . نگران نباشید .انشاء اله وارد زندگی بشوید ، شخصیتشان بیشتر شکل میگیرد و لطف خدا هم شامل حال شما میشود و یک کوچولو نازنین هم به شما بدهند ونقش مادری هم پیدا می کنند . خیلی عجیب است من موردی داشتم که می گفتند این همسر ما تا خدا به ما فرزندی نداده بود توپ میزدند کنار گوشش ، بیدار نمیشد ولی حالا کوچولو تکان می خورد مادر از خواب بیدار میشود . این ها از عجایب خلقت است . این ها لطف خداست . خیلی سخت نگیرید و نگران نباشید . البته به دختر عزیزم هم می گویم شما هم همت کنید و شما هم سنتان را بالا بیاورید تا به ایشان نزدیک بشوید . البته سعی کنید که از این مرحله زودتر گذر کنید . یک مقدار نوجوانی کردن خود را مختصر کنید که البته حق تان است نمی خواهم حذف کنید . یک مقداری به آن سرعت دهید .
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آمار سایت